کلینیک درد با بیمارانی سرو کار دارد که مدت طولانی درد داشته باشند و جستجوی معالجه قطعی برایشان انتخاب معقولی نیست. چنین بیمارانی اغلب نا امید هستند.
هدف اصلی استراتژی درمان روانشناختی درد، آشنایی بیماران با راههایی برای کنترل اثرات درد بر روی زندگی آنهاست. با جایگزین کردن راهکارهای موثر سازگاری با پاسخ های غلط و رفتارهای نادرست به درد ، بیماران می توانند کنترل احساس خود را افزایش داده و ناتوانی عملکردی را کاهش دهند .
اجزای اصلی درمان
۱:آموزش بیمار
هدف از آموزش به بیمار در درجه اول افزایش انگیزه ی وی با حذف برداشت های غیر صحیح ودرک نامناسب بیمار ازدرد مزمن و فعال نمودن وی در مدیریت درد با کاهش اضطراب می باشد.
مواردی که به بیمار باید آموزش داده شود شامل آگاهی از اختلاف درد حاد و مزمن ، تئوری های درد، تعریف آسیب وصدمه جسمی وروحی درمقابل آسیب فیزیکی، ارتباط کامل و مداوم بین درد، اضطراب وافسردگی، ارتباط بین استرس و سیستم عصبی اتونوم، شناخت ودفاع در مقابل رفتارهای درد، نیاز به ورزش وآمادگی بدن می باشند.
۲:تئوری شناختی/ رفتاری
هدف اصلی این تئوری تغییر رفتارهای نامناسب وتفکرات و باورهای مقدم بر این رفتارها از طریق شناسایی مشکل، بازسازی شناختی، فاکتورهای محیطی، درمان خواب، درمان تنش و خشم، انحراف فکرو افزایش اعتماد به نفس بیماران می باشد. نتایج درمان صحیح شامل افزایش توانایی عملکرد بیمار و کاهش افسردگی واضطراب ناشی از درد است.
در این تئوری بیماران دربرابر افکارو باورها یی که باعث افزایش تنش آنها در موقعیتهای دردناک می شوند حمایت می گردند . همچنین تکنیک هایی مانند ثبت افکار،توقف فکر وتغییر از فکری به فکر دیگر می توانند شناخت های غیر طبیعی را زود مشخص کنند. این تکنیکها ممکن است در درمان اضطراب و افسردگی نیز استفاده شوند .
در این تئوری بیماران باید فاکتورهای محیطی را که در دفاع در برابر درد به آنها کمک می کنند مانند دوری از کارها و محیط های استرس زا را بشناسند. با آموزش تمدد اعصاب وتکنیک های رفتاری، کیفیت خواب بیمار را بهبود بخشیده ، عوامل تنش زا وبرانگیزانند ه ی خشم که باعث افزایش درد شان می شوند را شناسایی کرده با تمرکز کردن بر روی درد ادراک درد را افزایش دهند.همچنین افزایش اعتماد به نفس نیز می تواند توانایی دست یابی به موفقیت در بیمار را افزایش دهد.
۳: ریلکسیشن/بیوفید بک
هدف از ریلکسیشن افزایش قابلیت بیمار برای تشخیص و تعدیل کشش وتنش عضلات در بدن است.این مسئله باعث کاهش برانگیختگی اتونومیک وکاهش ناراحتی روحی میشود. بخصوص بیوفیدبک حرارتی در مورد میگرن یا رینود توصیه میشود.
تکنیک های تمدد اعصاب عبارتند از:
ü شل نمودن پیشرونده ی عضلات، با سفت کردن وآزاد کردن عضلات فرد از اختلاف بین شلی وسفتی عضلات آگاه شده وبرسفتی عضله فائق میشود.
ü تمرکز روی تنفس: به بیماران تعلیم داده میشود چگونه روی تنفس تمرکز کنند وبی صدا کلمه یا عبارت را در بازدم تکرار کنند.
ü ریلکسیشن اوتوژنیک (خود به خودی): در این روش بیماران بطور خود آموزی قسمتهای مختلف بدن را با تلقین ،گرمی وسنگینی شل میکنند.
ü تخیل: شل شدن عضلات بیمار به چند طریق میتواند از تخیل استفاده شود.
۱: تصور قرار داشتن در مکانی امن و راحت موجب افزایش شلی عمومی میشود.
۲: با تصور گرما میتوان دمای بدن را بالا برد.
۳: مهارت های سازگاری بیمار با درد از طریق حساسیت زدایی ،با هدایت بیمار برای تصور شرایط بدتر شونده ی تنش زا ضمن حفظ شلی وتصور پاسخ سازگاری موفق ،افزایش میدهد.
۴: درک درد میتواند با تصور تغییر در قسمتهای مختلف بدن تغییر کند .
ü هیپنوز یا خود هیپنوز: در شرایط شلی عمیق بیمار دچار افزایش حساسیت واستعدا دبه تلقین میشود.
۴: سایر عوامل روان شناختی موثر بر وضعیت فیزیکی:
بعضی بیماران به دلیل اختلالات روانشناختی درمان درد مزمن را با مشکلاتی مانند اختلال وسواسی ،دمانس روبرو کنند. انتخاب درمان
۱: ارجاع به روانپزشک یا درمان روان شناختی طولانی مدت بدون مدیریت درمان درد
۲: هماهنگی بین روانپزشکان /درمانگران خصوصی ومتخصصین درد
۳: مدیریت درمان درد به طور اختصاصی
۴: درمان گروهی