احساس عضو خیالی
احساس عضو خیالی یا همان احساس عضو فانتوم در بسیاری از بیماران مبتلا به قطع عضو دیده می شود . این پدیده یک حس مثبتی بوده که بیمار هنوز احساس می کند عضو قطع شده وجود دارد . این احساس معمولا در اندام دیستال ( دور از بدن ) وجود دارد گاهی احساس پارستزی نموده و حتی بعضی اوقات بیان می کنند که به صورت ارادی عضو خود را حرکت می دهند . این احساس معمولا پس از گذشت یک سال کمتر دیده می شود . کسانی که دارای احساس عضو خیالی هستند همیشه دچار درد عضو خیالی نمی شوند.
درد عضو خیالی
یک نوع درد مزمن است که در عضو غایب احساس می شود . این موضوع می تواند یک مشکل کوچک بوده و یا در زندگی بیماران تاثیر بسیار شدیدی داشتهع باشد . شیوع آن صفر تا صد درصد گزارش شده است که نشان دهنده اختلاف بیماران و پزشکان در تعریف و بیان آن می باشد .
درد استامپ
یکی از درد های مزمن بوده که بیماران را در محل قطع شدن درک می کند . شیوع آن 10 تا 25 درصد است. در محل قطع عضو ، نوروما دیده می شود . باید توجه نمود که هرچند تمام بیماران قطع عضو دارای نوروما هستند ، ولی ممکن است درد استامپ و درد عضو خیالی نداشته باشند . بیمار می تواند فقط درد استامپ داشته باشد و یا همراه با آن دارای احساس عضو خیالی و یا درد عضو خیالی هم باشد . نکته مهم در تمایز آن از درد عضو خیالی است .
احساس عضو خیالی در این بیماران نشان دهنده تاثیر مهم تشکیلات نخاعی در تولید آن می باشد . وقتی نخاع قطع می گردد ، تصویر مبهم تری در ساختمان عصبی باقیمانده بالایی ، تشکیل می شود .
علل و چگونگی اثر
احساس عضو خیالی به دنبال بی حسی رژیونال مانند بی حسی نخاعی هم ایجاد می شود و گاهی بیماران احساس دردناکی دارند که علت آن شاید به دلیل قطع ناگهانی فعالیت اعصاب محیطی باشد . به دنبال بازگشت حس در بیماران ، احساس عضو خیالی می تواند ناپدید شود . برخی از بیماران احساس عضو خیالی دارند ولی شاید این رشته های عصبی تاثیری در پیدایش آن نداشته باشند ، زیرا تغییر در خروجی آن ها باید به مراکز بالاتر برسد تا بیمار از حالت خیالی خبردار شود . ضایعات مراکز بالاتر می تواند روی وجود و یا عدم وجود احساس عضو خیالی تاثیر بگذارد .
بعضی از بیمارانی که احساس عضو خیالی دارند ، هنگامی که مبتلا به درد انتشاری ناشی از بیرون زدگی دیسک می شوند ممکن است حتی دچار درد انتشاری در اندامی گردند که وجود ندارند . با برداشتن دیسک، درد انتشاری می تواند از بین برود ولی در احساس عضو خیالی شاید تغییری به وجود نیاید .
احساس عضو خیالی ارتباطی با فعالیت الکترکی غیر طبیعی نوروما ندارد ، زیرا در بیمارانی که تحت بی حسی موضعی قرار گرفته اند و هیچ فعالیت الکتریکی نداشتند ، این حالت نیز به وجود آمده است . تحریک مکانیکی نوروما نیز باعث احساس عضو خیالی نشده است ولی یک تحریک الکتریکی در همان مسیر عصب قطع شده ، به وجود می آید . بلوک این عصبی که به سمت نوروما می رود ، این احساس را از بین نبرده است .
در این میان یک تناقضی وجود دارد . احساس عضو خیالی می تواند به علت عدم ورودی اعصاب آوران باشد ، اما با شروع فعالیت الکترکی به علت دستکاری نوروما ، باز احساس عضو خیالی از بین نمی رود و به نظر می رسد که عوامل مرکزی در این مورد دخالت داشته باشند . پس از گذشت یک سال و یا بعد از آن ، این حس می تواند از بین برود . هنوز معلوم نیست که آیا از بین رفتن احساس عضو خیالی به علت ضایعات نخاعی و یا مرکاز بالتر باشد . شواهدی وجود دارد که همان دستگاه مرکزی که با روند طبیعی حس درگیر است ، در احساس عضو خیالی دخالت دارد . کسانی که به صورت مادرزادی عضوی را نداشته اند یا در دوران کودکی عضو خود را از دست داده اند ، کمتر دچار احساس عضو خیالی می شوند . لذا ، این موضوع نشان دهنده ضرورت سالم بودن نقشه بدن در نیم کره های مغزی است .
علائم و نشانه ها
تقریباً تمام بیمارانی که عضو خود را از دست می دهند ، دچار این احساس می شوند احتمال بروز آن از کودکی تا 8 سالگی بیشتر دیده می شود ، در یک مطالعه دیده شده است که بیماران جذامی که به تدریج اندام خود را از دست می دهند ، دچار درد عضو خیالی نمی شوند . پدیده مشابه با آةن در کسانی که دچار قطع عضو شدند ، ولی بسیاری از بیماران ، از اختلالات شدید حسی شکایت داشته و احساس عضو خیالی به تنهایی ندارند .
پیدایش خیالی ارتباطی به سطح قطع عضو ( اندام فوقانی یا تحتانی ) با سرعت از دست دادن عضو یا سن بیمار ندارند . احساس عضو خیالی معمولاً بلافاصله پس از قطع عضو ایجاد می گردد ولی گاهی اوقات چند هفته بعد می تواند دیده شود .
احساس عضو خیالی به سه صورت مشاهده می گردد :
1 – اختلال در حس موقعیت
2 – اختلال احساس حرکت
3 – احساس درد سطحی مثل سوزن و گرما .
درک این بیماران از عضو قطع شده خود ، با همان اندازه و حجم عضو می باشد . عضو ممکن است قابل حرکت، ثابت و یا وضعیت طبیعی یا غیرطبیعی داشته باشد . بیشتر اعضای خیالی ، اختلال حس حرکتی دارند . بعضی گزارش می دهند که عضو خیالی آن ها مثل عضو طبیعی بوده است .
احساس عضو خیالی با گذشت زمان ، کمتر می شود . بیماران مسن تر ، حس خیالی ثابت تری دارند و بیماران جوان تر ، حس خود را می توانند به صورت ارادی تغییر دهند . در ابتدا ، احساس عضو خیالی در قسمت پروکسیمال ( نزدیک به بدن ) عضو از بین می رود . بیمار بیان می کند که دستش مستقیم به استامپ متثل است و قطعه بینابینی دیگری وجود ندارد . به طور خلاصه ، احساس عضو خیالی به تغییرات دستگاه عصبی محیطی ، مرکزی و نیز عوامل عاطفی و شناختی و محیطی وابسته می باشد .
درمان
همان گونه که بیان شد ، چون احساس عضو خیالی دردناک نیست ، لذا درمان موثری برای آن وجود ندارد و باید قبل از قطع عضو ، به بیمار آموزش داده شود که احساس عضو خیالی یک پدیده طبیعی بوده و نشانه بیماری نمی باشد .
درد استامپ
بلافاصله پس از قطع عضو رخ می دهد و یک درد بعد از عمل بوده و انتظار می رود که چند هفته بعد از بین برود ، ولی بعضی اوقات بیشتر از معمول طول می کشد . شیوع آن 13 تا 71 درصد گزارش شده است . درد استامپ می تواند به دنبال یک عامل موضعی و یا به علت آسیب به اعصاب محیطی دیده شود . از سوی دیگر ، مسائل محیطی و فرهنگی نیز در ایجاد آن تاثیر دارند .
علل و چگونگی اثر
درد استامپ می تواند دلایل مختلفی مانند آسیب جراحی ، التهاب ، عفونت و یا آسیب پوستی ، جوانه های استخوانی ، اسکار موضعی ، اندام مصنوعی نامناسب ، نوروما ، و اختلالات مرکزی به علت برداشته شدن اثرات رشته های آوران داشته باشد . درد های جراحی معمولا بیشتر از چند هفته طول نمی کشند و با بهبود ناحیه زخم از شدت آن کاسته می شود ، که می تواند به دلیل فعالیت رشته های عصبی C ,A باشد .
محل استامپ ممکن است خون رسانی خوبی از پروکسیمال نداشته باشد یا عضلات و پوست محل استامپ به خوبی خون دهی نشوند .
عفونت های موضعی یا عمقی مانند استئومیلیت هم می توانند باعث درد استامپ شود . بهداشت نامناسب بیماران ، وجود فشار مداوم یا زخم در ناحیه استامپ ، و نیز اندام مصنوعی نامناسب هم جز علت بروز عفونت در این بیماران است . رشد یک استخوان جدید می تواند عامل درد باشد . تمام این موارد ، به عنوان درد های ناسی سپتیو هستند . درد استامپ می تواند به علت وجود نوروما باشد .
تمام موارد قطع عضو باعث پیدایش نورومای اعصاب بزرگ و کوچک می گردد ، ولی چون فقط بعضی از بیماران قطع عضو ، دچار درد استامپ می شوند ، وجود نوروما به تنهایی باعث درد استامپ نمی گردد . با این حال ، اگر نوروما به طور مکرر توسط تحمل وزن یا اندام مصنوعی نامناسب تحریک شود ، می تواند عامل بروز درد باشد . همچنین ، درد استامپ می تواند به دنبال پیدایش اختلالات گانگلیون ( محل تجمع نورون ها ) به وجود آید .
یکی از عوامل بروز این درد ، اختلال در عملکرد دستگاه اتونوم می باشد ، زیرا برخی از بیماران مبتلا به درد های سوزشی و مداوم بوده و علائم اختلال گشادی و تنگی عروق و اختلال تعریق دارند .
در بسیاری از بیماران مبتلا به درد استامپ ، هیچ کدام از علل فوق وجود نداشته ، و تقریبا در تمام آنان در عضو خیالی و درد استامپ را هم زمان دارند . علت اصلی درد در این افراد ، نخاع و مراکز عصبی بالاتر می باشد .
به طور خلاصه ، درد استامپ با درجات متفاوتی پس از التیام محل قطع عضو دیده می شود ، و دارای علل گوناگونی بوده و مشخصات حسی و زمانی در آن ها نیز با همدیگر فرق می کند .
علایم و نشانه ها
درد استامپ می تواند مداوم یا متناوب ، موضعی و یا منتشر باشد ، می تواند با تحریک استامپ و یا تحریکات روانی شروع شود ، می تواند به صورت گرفتگی عضلات ، درد های مداوم ، درد های سوزشی ، برق گرفتن ، داغ شدن ، یخ کردن ، و مخلوطی از آن ها دیده شود . پرش عضلات و انقباضات مداوم و مزمن عضلانی شاید دیده شود . در بعضی بیماران حملات درد با فواصل کاملا بدون درد دیده می شود . بیماران به انواع بی سر و صدای درد استامپ اغلب دچار درد عضو خیالی هستند .
درمان
درد استامپ با یک عامل پاتولوژی ( بیماری ) در خود استامپ همراه است . استامپ باید به طور دقیق معاینه شود . وجود ضایعات پوستی ، خار استخوانی ، استئومیلیت ، آبسه عمقی و یا اختلال در خونرسانی عضو نیاز به درمان مناسب داخلی با جراحی دارد . انجام عمل مجدد روی استامپ خیلی توصیه نمی شود . اگر وجود اندام مصنوعی علت آن باشد ، باید آن را اصلاح نمود .
بیمارانی که دچار آلودینی یا دیس استزی هستند ( مانند نوع یک سندرم درد پیچیده موضعی ) به سمپاتکتومی پاسخ می دهند . بعضی از جنبه های درمانی این بیماران در درد عضو خیالی بحث خواهد شد .
درد عضو خیالی
شیوع
شیوع درد عضو خیالی در گزارشات مختلف از 2 تا 97 % بوده ، که براساس انواع گوناگون تعاریف و معیار ها با یکدیگر فرق می کنند . در مطالعات معتبر ، شیوع آن حدود 70 % ذکر شده ، که با گذشت چندین سال از قطع عضو عضو ، یکسان بوده است . بعضی معتقدند که وجود دارد از قبل از زمان قطع عضو ، میزان شیوع آن را بیشتر می کند ولی این موضوع هنوز به اثبات نرسیده است .
ارتباطی بین استفاده از اندام مصنوعی و سن پایین با کاهش میزان درد عضو خیالی وجود دارد . تا کنون ارتباط محکمی بین فاکتور های قبل از قطع عضو و درد عضو خیالی یافت نشده است و نیز شواهد اندکی وجود دارد که فاکتور های پس از قطع عضو در ایجاد یا تشدید آن نقشی داشته باشد . برخی از بیماران ابراز می کنند که درد عضو خیالی در آنان در زمان قطع عضو شروع شده است ولی بعضی دیگر زمان شروع آن را هفته ها ، ماه ها یا حتی سال ها بعد بیان می کنند .
علل و چگونگی اثر
چهار عامل برای پیدایش درد عضو خیالی بیان شده است :
-
عوامل محیطی : عدم وجود اعصاب محیطی یا ایجاد فعالیت غیر طبیعی در نوروما یا گانگلیون ریشه خلفی
-
عوامل نخاعی : برداشته شدن اثرات رشته های آوران
-
عوامل مرکزی : تغییرات تالاموس و قشر مغز
-
عوامل روانی : اثرات روحی روانی ناشی از ایجاد تغییرات موجود
عوامل محیطی
در بیمارانی که بلافاصله پس از قطع عضو دچار درد عضو خیالی شوند ، قطع عضو ناگهانی پیام های عصبی و ایجاد تغییرات جدید در نخاع و مناطق بالاتر ، احتمالا می تواند باعث پیدایش درد گردد . از سوی دیگر ، تخلیه آکسون ها در زمان قطع عضو ، باعث تغییرات شدید تحریکی می شود . این موضوع باعث پیدایش نظریات زیر شده است :
-
فعالیت خودبخودی در نوروما و یا شاخ خلفی نخاع
-
حساسیت غیر طبیعی نوروما به تحریکات مکانیکی و شیمیایی تغییرات در سرعت انتقال اعصاب آسیب دیده
-
تغییرات رفلکس در فعالیت سمپاتیک
در یکی از مطالعات دیده شده است که ایجاد بی حسی موضعی در نورما موجب کاهش تحریکات الکترکی و نیز درد استامپ شده ، ولی میزان درد عضو خیالی و فعالیت الکتریکی خودبخودی اعصاب را کاهش نداده است . این بررسی ثابت می کند که درد عضو خیالی در بالاتر از محل نوروما ( مثلا در شاخ خلفی نخاع و یا ساختمان های بالاتر ) ایجاد می شود .
عوامل نخاعی
تغییرات شاخ خلفی نخاع به عنوان عامل درد عضو خیالی در نظر گرفته می شود . بدین گونه که قطع عصب موجب قطع ورودی های با استانه بالا به نورون های شاخ خلفی نخاع شده و باعث ایجاد ارتباط جدید توسط ورودی های با آستانه پایین می گردد . سپس تحریک غیر دردناک در جای دیگری از بدن ، باعث درد عضو خیالی می شود .
پوست منطقه استامپ به تحریکات خیلی حساس تر بوده که علت بروز آن احتمالا در شاخ خلفی می باشد . نقش نوروما و استامپ نیز در ایجاد درد مورد بررسی قرار گرفته است . همچنین ، ناهنجاری هایی در دستگاه های حسی و اتونومیک در استامپ دیده شده است . بی حسی موضعی و برداشتن نوروما تا حدودی باعث قطع این نوع درد شده است .
عوامل مرکزی
قطع شاخخلفی و حتی انجام کوردوتومی باعث از بین رفتن این درد نمی گردد . درد اغلب بلافاصله پس از قطع عضو و زمانی اتفاق می افتد که هنوز نوروما ایجاد نشده است . تحریک نوروما باعث درد عضو خیالی نمی شود ، و حتی اصلاح جراحی استامپ باعث رفع این درد نشده است . از سوی دیگر ، عوامل عاطفی و احساس درد سایر مناطق بدن می تواند موجب بروز این درد گردد . یافته های قطعی از ساختمان های قشر مغز نشان دهنده این است که درد عضو خیالی ناشی از تغییرات قشر حسی مغز می باشد . براساس یافته های بالینی ، به نظر می رسد عوامل محیطی و مرکزی هر دو در ایجاد این نوع از درد موثر بوده ، ولی علت ابتلا برخی از بیماران به درد های مزمن هنوز به درستی مشخص نشده است .
عوامل روانی
گاهی اوقات علت بروز این درد ها را عوامل روانی در نظر می گیرند و آن را به عنوان یک درد روحی روانی تلقی می کنند ، ولی با توجه به شناخت فیزیولوژی از آن ، نمی تواند توجیهی برای روحی روانی بودن آن وجود داشته باشد . عوامل احساسی باعث شروع درد شده ، و به نظر می رسد که درد عضو خیالی در عضو غالب بیشتر دیده می شود . افرادی که روحیات سخت گیری داشته و شغل مشخصی ندارند بیشتر دچار آن می شوند . این بیماران معمولا افسرده بوده ، شکایت بیشتری از درد مناطق دیگر داشته، و مشکلات اجتماعی بیشتری در بین مردم دارند .
وضعیت روحی افراد می تواند تحت تاثیر عامل قطع عضو ، شخصیت بیمار و محیط اطراف وی قرار بگیرد . اطلاعات اندکی در مورد ارتباط بین علائم اولیه روانی و باقی ماندن درد عضو خیالی وجود دارد .
عوامل شناختی
انسان دارای تشکیلاتی حاوی نقشه های محیط داخلی و خارجی از بدن می باشد . تصویر بدن به تجربیات حرکتی و حسی از هر منطقه بدن وابسته است . اگر ورودی ناگهانی قطع شود ، یک شناخت بین عوامل بیرونی و نقشه مرکزی رخ می دهد . تفسیر بیمار از این وضعیت منجر به احساس عضو خیالی و یا درد عضو خیالی می شود . پس عامل اصلی ، برچسب زدن تجربه حسی غیر طبیعی است که این موضوع در ارتباط با تجربه افراد ، نوع شخصیت ، عوامل ژنتیکی ، سن و عوامل غیر قابل شمارش دیگری می باشد .
هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد تغییرات متفاوتی در نوروما یا نخاع این بیماران وجود داشته باشد و به نظر می رسد اختلافاتی که از نظر اطلاعات عاطفی و شناختی در بین بیماران وجود دارد می تواند در ایجاد و ادامه این سندرم های دردناک موثر باشد .
سن
یکی از عوامل بروز این پدیده سن می باشد ، به طوری که در کودکان کمتر بوده و با سن افزایش می یابد ، و این نشانه اهمیت شکل پذیری و انطباق پذیری دستگاه عصبی بر علیه ایجاد این پدیده است.
تا کنون هیچ تئوری مشخصی به عنوان عامل اصلی درد عضو خیالی ارائه نشده است . تغییرات محیطی وجود دارد و تغییراتی در نخاع ناشی از عوامل محیطی بوده و یا خودشان باعث تشدید آن ها می شوند.
علائم و نشانه ها
درد عضو خیالی در بسیاری از بیماران به سرعت پس از قطع عضو شروع می شود و یا رد کمتر از چند ماه یا چندین سال بعد از آن می تواند رخ دهد . در برخی از بیماران به طور خودبخود بهبودی پیدا کرده که در طی اولین سال از شروع درد عضو خیالی رخ می دهد . درد بیشتر در انتهای دیستال اندام مانند انگشت شست ، نوک انگشتان ، مچ ، کف دست دیده می شود .
مشخصات درد
این بیماران می توانند تمام انواع احساسات دردناک را از خود نشان دهند . درد می تواند مداوم یا متناوب و یا به صورت حملات شدید ، یا اتفاقی باشد . شدت درد در افراد مختلف فرق می کند ، در بعضی فقط آزار دهنده بوده ولی در برخی غیر قابل تحمل است به طوری که موجب اختلال در زندگی می شود. کیفیت درد هم متفاوت بوده و معمولا به صورت سوزشی ، درد های مداوم ، گرفتن و ول کردن ، فرو کردن چاقو ، آتش گرفتن ، یا برق گرفتن توصیف می گردد . در یک چهارم از بیماران ، درد به صورت سوزشی ، دردهای مداوم و ضربان دار بوده و آن را به صورت نزدیک شدن عضو به آتش تعبیر می کنند ، این بیماران شاید به انجام بلوک سمپاتیک پاسخ دهند . یک سوم بیماراناز درد ناشی از موقعیت غیر طبیعی عضو شکایت دارند . به طور مثال ، دست و پا به صورت دردناک به هم پیچ خورده است ، یا محکم و سفت یا در حالت خمیده قرار گرفته و بیمار نمی تواند این وضعیت غیر قابل تحمل را عوض کند . حتی بعضی اعلام می کنند که ناخن آن ها را می کشند . بعضی ابراز می کنند که یک باند محکم وسیعی دور عضو خیالی کشیده شده است و هر لحظه محکم تر می شود . تا کنون رابطه ای بین نوع احساس بیان شده و دلیل قطع عضو و یا عوامل دیگر یافت نشده است .
عواملی مانند خستگی ، بی خوابی ، اضطراب و نگرانی باعث تشدید این درد می شود . درد با سرد و گرم کردن محل استامپ یا آویزان کردن آن می تواند بیشتر شده ، و حتی خمیازه کشیدن ، ادرار و مدفوع کردن هم درد را افزایش دهد . برخلاف مواقعی که عضو خیالی درد ندارد و حرکت آن مشکل نمی کند ، در صورت بروز درد ، حرکت آن برای بیمار شاید ناممکن بوده ، و در برخی از موارد ف پوشیدن اندام مصنوعی باعث بلند شدن عضو خیالی و تشدید درد می گردد . مدت درد معلوم نبوده ، و در بعضی از بیماران به صورت موقت و تا چند ماه است و در بعضی دیگر پس از یک سال یا بیشتر ، از بین می رود . در بسیاری از افراد ، درد برای یک دهه و یا بیشتر باقی می ماند . بعضی بیماران یک درد زمینه ای دارند که حملات درد روی آن سوار می شود . تماس با محل استامپ و یا ایجاد عوامل پاتولوژیک روی آن مثل عفونت ، درد عضو خیالی را زیاد تر می کند . برخی از بیماران دچار درد های ارجاعی از سایر اعضاء ( مانند قلب ) به عضو خیالی می شوند . دستکاری در نوروما می تواند احساس عضو خیالی را به درد عضو خیالی تبدیل کند .
درمان
دو سوم بیماران مبتلا به قطع عضو ، دچار درد عضو خیالی شده و در 10 % آن ها این درد غیر قابل تحمل می گردد . درمان های متفاوتی ارائه شده ولی شواهدی دال بر تاثیر یک روش خاص وجود ندارد . استفاده از فقط یک روش خاص شاید در 10% بیماران مبتلا به درد استامپ یا درد عضو خیالی مفید باشد . روش های پیشگیرانه موثر نبوده و متاسفانه روش درمانی خیلی موثری در مطالعات مختلف یافت نشده است .
درمان های داروئی
مسکن های غیر مخدری زیاد استفاده می شود ولی اثر ثابت شده ای ندارد .
مسکن های مخدری
مخدر ها در تعداد کمی موثر بوده ، و شاید فقط افسر دگی و ناتوانی را بیشتر کند . این بیماران بتد ریج مقدار داروی خود را بالا می برند ، و از این نظر فرقی بین آگونیست های نسبی و آگونیست های خالص وجود ندارد .اگر دارو های خوراکی موثر نباشد ، می توان مخدر ها را به صو رت داخل نخاعی یا اپیدورال تجویز نمود ، که اگر تاثیر کوتاه مدت خوبی داشت ، می توان پمپ های دائمی را در بیماران کار گذاشت ، ولی برخی معتقدند به دلیل هزینه ی بالا و تاثیر مشکوک آن باید از این روش صرف نظر نمود . بعضی از بیماران گاهی احتیاج به دارو های کمکی داخل نخاعی مانند کلوئیدین و بو پی واکائین دارند .
دارو های کمکی
گزارشی از موثر بودن دارو های ضد تشنج مانند کار با ما زپین ، فنی تو ئین ، والپرات ، گابا پنتین و لا موتریژین وجود ندارد . داروهای ضد افسردگی بعنوان خط اول در مان بکار برده شده اند . پرو پرانولول با مقدار 40 میلی گرم روزانه در برخی اثرات بسیار خوبی داشته است . مگزیلتین ( با یا بدون پرو پرانولول ) در بیماران مبتلا به درد عضو خیالی موثر بو ده است . کلسی تو نین هم تا حدودی تاثیر داشته است . دارو های آرام بخش نقشی در در مان ندارد و استفاده طولانی مدت از آن ها ، تاثیری در بهبود خواب از خود نشان نداده است .
بلو ک های عصبی و بی حسی موضعی
مهم ترین استفاده از این روش به دلیل نقش تشخیص و پیش بینی کننده ی آن است و نقش درمانی اندکی دارد . بطور مثال ، بیماران مبتلا به درد های سوزشی و ضربان دار در اندام خیالی هستند ، به بلو ک های تشخیص سمپاتیک خواب می دهند و اگر جواب خوبی بدهند ،به سمپاتکتومی جواب خواهند داد . مواردی دیده شده است که بلو ک های تشخیصی موثر بو ده ولی سمپاتکتو می جراحی تاثیری نداشته است که توجیه احتمالی آن می تواند به دلیل بلوک رشته های غیر طبیعی سمپاتیک توسط داروی بی حسی بوده ولی جراحی شاید این بافت غیر طبیعی را حذف نکند ،
یا شاید تمام گانگلیون توسط جراح بر داشته نشود . گاهی اوقات ، بلوک پاراورتبرال در کنترل درد عضو خیالی ناشی از بیرون زدگی دیسک موثر بوده است . روش دیگر تشخیصی انجام بلوک افتراقی نخاع است .
بلو ک های در مانی
موارد انجام بلوک های درمانی کم است . تجربیات خوبی از بلوک سمپاتیک در بیماران مبتلا به دردهای سوزشی و مداوم دیده شده است .برای انجام یک بلوک موثر در اندام فوقانی ، باید از گانگلیون میانی گردن تا گانگلیون سوم و چهارم سینه ای بلوک شود و برای بلوک موثر در اندام تحتانی ، باید دو گانگلیون تحتانی سینه ای و زنجیره ی سمپاتیک کمری بلوک شوند . در صورت ایجاد پاسخ مناسب از این روش ، یا عدم امکان جراحی توسط بیمار ، انجام نورو لیز سمپا تیک بویژه نورو لیز با امواج رادیویی (rf ) توصیه می گردد . تزریق داروی بی حسی به نقاط حساس ماشه ای در بعضی از بیماران مبتلا به مشکلات عضلانی اسکلتی مفید بوده ، و در برخی از بیماران نیز تزریق وریدی پروکایین موثر بوده است . تزریق داروهای بی حسی موضعی در اطراف عصب ( پری نورال ) قبل و بعد از عمل قطع عضو باعث کاهش میزان درد عضو خیالی نشده ، ملی در یک مطالعه با کار گذاری کاتتر داخل شبکه بازویی ، شیوع این عارضه کاهش یافته است .
سایر روش ها
طب سوزنی در درمان بیماران نقش عمده ای نداشته است . روش های دیگر مثل ، سرما درمانی و گرما درمانی ، اولتراسوند ، ماساژ ، دستکاری استامپ و اصلاح اندام مصنوعی هم تا حدی موثر بوده است .
روش های درمانی
آموزش بیمار قبل از قطع عضو شروع شده و به بیمار باید اطلاع داد که احساس عضو خیالی یک بیماری ذهنی بوده و عارضه قطع عضو نمی باشد . خواب درمانی در تعداد کمی تاثیر دارد . روش هایی مانند روان درمانی ، رفتاردرمانی ، شناخت درمانی ، بیوفیدبک ، و آموزش های شل سازی عضلات تا حدودی موثر بوده است .
درمان های جراحی
اصلاح استامپ
روش موثری نمی باشد . موارد اندکی برای انجام آن بو ده و فقط زمانی توصیه می شود که شکایت بیمار با روند عامل اصلی بروز درد در محل استامپ ارتباط داشته باشد . نحوه عمل جراحی باید بگونه ای باشد که نوروما در داخل عضلات سالمی قرار گیرد که وزن را تحمل نمی کند . برداشتن نوروما زمانی انجام می گیرد که علائم بیمار بعلت فشار مکانیکی روی نوروما بوده و این عمل درد عضو خیالی را کم نمی کند . تا دوباره در محل قطع عضو قرار گیرند ، نباید دردی وجود داشته باشد .عدم بهبود درد با یکبار عمل جراحی برداشت نوروما ، از موارد ممنوعیت مطلق برای انجام مجدد آن می باشد .
تخریب ناحیه ی ورود ریشه خلفی نخاع
در طول دو دهه اخیر برای کاهش درد این بیماران مورد استفاده قرار گرفته و میزان موفقیت آن حدود 50% بوده و به نظر عاقلانه ترین روش جراحی برای کاهش درد در این موارد است .
تراکتوتومی ستون خلفی نخاع
این روش باعث ایجاد اختلال در مسیر شاخ خلفی شده ولی به نظر نمی رسد که از کوردوتومی ناحیه قدامی پهلویی نخاع موثرتر باشد و در طول 50 سال گذشته انجام نشده است .
کوردوتومی در ناحیه قدامی پهلویی نخاع
برای درد های سوزشی و دیس استزی موثر نمی باشد . در مطالعات مختلف دیده شده که حداقل در طی یکسال ، 50% موثر بوده است .
سمپاتکتومی
سمپاتکتومی ممکن است در بیماران کمک کننده بوده که درد محل استامپ یا درد عضو خیالی آنان به صورت سوزشی و دیس استزی باشد . قبل از اقدام به سمپاتکتومی با روش جراحی ، باید بلوک سمپاتیک انجام گیرد ، و اگر بیمار به بلوک سمپاتیک پاسخ مناسبی بدهد ، انجام سمپتتکتومی جراحی در این بیماران را می توان توصیه نمود . پس از بلوک سمپاتیک کمری ، تحریک قسمت دیستال ، تولید درد نمی کند ، ولی تحریک قسمت پروگسیمال می تواند موجب بروز علائم خیالی گردد . سمپاتکتومی می تواند تا 3 ماه درد را بطور کامل از بین ببرد . بهر حال این روش وقتی موثر است که بیمار علائمی مثل کوزالژی داشته باشد. اثرات مفید این روش خیلی طولانی مدت نبوده و اثرات زود رس آن بیشتر است .
تالاموتومی
روش های استرئوتاکسیک در قسمت های مختلف تالاموس و زیرتالاموس و مزانسفال در درمان درمان درد عضو خیالی به کار رفته است . موفقیت کوتاه مدت آن ، 20% بوده ولی در طولانی مدت ، حتی کمتر از این است . به هر حال روش منطقی برای کنترل درد این بیماران نمی باشد .
برداشتن قشر مغز
شواهدی وجود دارد که برش نواحی ثانویه حسی و نیز نواحی اولیه حسی نتایج خوبی داشته است ولی به نظر می رسد که نتایج طولانی مدتخوبی ندارد و مطالعات جدید نشان دهنده تغییرات زیاد و وسیع قشر حسی مغز به دنبال قطع عضو بوده و برای همین شاید جراحی خیلی موثر نباشد .
روش های تحریک عصب
تحریک الکتریکی از طریق پوست
این روش کم عارضه ای بوده و باعث کاهش چشم گیر در 50% بیماران شده ولی میزان موفقیت طولانی مدت با آن حدود 25% است . در برخی از بیماران با تحریک طرف متقابل ، اثر مفیدی گرفته شده است .
تحریک اعصاب محیطی
تاکنون مطالعات فراوانی برای کنترل عضو خیالی با روش انجام نشده اند .
تحریک طناب نخاعی
تحریک طناب نخاعی در درمان دردهای نوروپاتیک مثل دیستروفی ، رفلکسی سمپاتیک موثر بوده و به همین دلیل است که این اقدام شایع ترین روش تحریک الکتریکی در کنترل درد عضو خیالی بوده است . در 50% بیماران پاسخ درمانی اولیه خوبی گرفتند ، ولی در برخی دیگر ، پاسخ طولانی مدت خوبی داشته اند . پاسخ مناسب به تحریک الکتریکی از طریق پوست شاید نشانه پاسخ مناسب به تحریک طناب نخاعی باشد ، ولی شاید در دو – سوم این بیماران دردشان 25% کاهش یابد که با گذشت زمان میزان موفقیت آن کمتر می شود.
تحریک الکتریکی نواحی عمقی مغز
2 قسمت عمده هدف برای تحریک الکتریکی در مغز وجود دارد . 1 ) ناحیه پهلویی کپسول داخلی تالاموس و 2 ) ماده خاکستری اطراف مجرا ، ولی بعضی قسمت های داخلی تالاموس را هم به کار می برند .
تحریک تالاموس با این روش باعث کاهش اولیه درد در 80% بیماران و با تحریک مناطق عمیق موجب کاهش درد در 86% موارد شده است . تحریک تالاموس ، برخلاف تحریک نخاع ، باعث بلوک فعالیت خود به خودی نورون ها می شود که این حد واسط درد عضو خیالی می باشد . نتایج بدست آمده ثابت کرده است که درد عضو خیالی و درد استامپ به تحریک مناطق تالاموس بهتر جواب می دهند . میزان موفقیت آن در مطالعات مختلف از 25 تا 93% بوده است . در برخی از مطالعات ، درمان با الکتروشوک تا حدودی باعث کاهش درد عضو خیالی شده است .