فشار روانی، تـَنیدگی یا اِستـِرس در "روانشناسی" به معنی "فشار" نیرو است و هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند، استرس زا یا عامل تنیدگی نامیده میشود. استرس یک فشار روانی و احساسی بیش از حد تحمل فرد است. درواقع استرس زمانی ایجاد میشود که ما نتوانیم با فشارهای کوچک کنار بیاییم. استرس در افراد مختلف متفاوت است، ممکن است عاملی برای فردی ایجاد استرس کند ولی در فرد دیگر، به هیچ عنوان استرس ایجاد نکند
هر چیزی میتواند جزو این فشار کوچک باشد مثلاً پول، کار، درس و ... .
استرس میتواند روی رفتار شما تأثیر بگذارد یا روی عملکرد بدن شما حتی برخی میگویند میتواند روی اندام و زیبایی صورت شما تأثیر بگذارد.
علائم استرس تفکر نگران کننده، شامل اضطراب، مشکلات خواب، عرق کردن، از بین رفتن اشتها و مشکل در تمرکز حافظه است.
تنش ایجاد شده در بدن و واکنش بدن را تنیدگی میگوییم به عبارتی هر عاملی موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، تنیدگیزا است. هنگام وارد شدن استرس بدن واکنشهایی از خود نشان میدهد تا تعادل از دست رفته را بازگرداند که این عمل استرس است.
تنیدگی واکنشی است که در فرد در اثر حضور عامل دیگری به وجود میآید و قوای فرد را برای روبهرو شدن با آن بسیج میکند و ارگانیزم (یا موجود زنده( حالت آماده باش پیدا میکند.
تغییر شغل، نقل مکان به یک شهر جدید، ازدواج، مرگ نزدیکان، و وجود یک بیماری بااهمیت در خانواده از جمله عوامل بیرونی رهاسازی فشارعصبی هستند. جالب آنکه حوادث شادیآور نیز میتوانند به همان اندازه وقایع غمبار برای انسان فشارزا باشند. از عوامل درونی میتوان به ناراحتیهای جسمانی یا روانی اشاره کرد. برخی از ویژگیهای شخصیتی، مانند نیاز بهدست آوردن رضایت دیگران نیز میتوانند فشارزا باشند.
مراحل تنیدگی
استرس سه مرحله مشخص دارد:
-
واکنش اخطار: از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت میشود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر را تفسیر میکند. هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایی به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه میفرستد، غدد هیپوفیز آغاز به ترشح هورمونی برای محرک قشر غدد فوق کلیوی میکند، غدد آدرنال فعال میشود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون میریزد و این پیامهایی به سایر غدد در سراسر بدن میبرد، در نتیجه، طحال برای عمل بسیج شده، گلبولهای قرمز اضافی وارد جریان خون میشوند، اکسیژن و غذای اضافی وارد سلولهای بدن میشود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مییابد، کبد، مواد قندی و ویتامینها را رها میسازد، ضربان قلب بیشتر میشود، تنفس تغییر میکند. خون از پوست و احشاء به ماهیچهها و مغز جاری میشود، دستها و پاها سردتر میشوند و کل سازواره (ارگانیزم) به صورت آماده برای حمله و تهاجم یا فرار در میآید. با این حالت سرپرست کارگاه برای بررسی و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتی مضطرب و نگران وارد کارگاه میشود.
-
گام مقاومت: طی این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است که اگر برای مدتی طولانی همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه میشود. مانند کشوری که در حال جنگ است و توان خود را صرف میکند و ذخایرش به تدریج تمام میشود.
-
گام فرسودگی: بدین معنی است که انرژی بدن تمام و تا حد زیادی در برابر بیماریها و بد کار کردن اعضایش آسیبپذیر شده است. این همان جایی است که بیماریها آغاز به تظاهر میکنند و ممکن است از اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، وسواس، پیری زودرس و سرماخوردگی، بیاشتهایی، دژگواری، سردرد، فشار خون بالا، سکته قلبی، روماتیسم، میگرن و آنفلوآنزا ... آغاز به تظاهر کند.
چند نکته در رابطه با تنیدگی
۱- بدن انسان در مقابله با تنیدگی از الگوی مشخصی پیروی و فرایند عصبی شیمیایی، معینی را طی میکند، رویدادهای هیجان آور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود میآورند که رویدادهای ناخوشایند میتوانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد میکند که یک خبر بد ایجاد میکند.
۲- تنیدگیهای شدید و طولانی در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمیشوند و افراد در بعضی موارد میتوانند با عوامل استرس زا سازگار شوند. نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کاری سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکاری در ذوب آهن است.
۳- این افراد با وجود سازگاری با شرایط استرس زا نمیتوانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی میشوند. مثلاً فردی که مدت زیادی در اسارت است یا فردی که تحت شرایط بدی در معدن تاریک و دورافتادهای کار میکند، بعد از مدتی دچار ناراحتیهای روحی - عاطفی و پیری زودرس میشود.
۴- بدن ما وقتی چیزی را تنیدگی تلقی کرده و به آن واکنش نشان میدهد که ذهن ما به آن مارک استرس زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد.
۵- نوع پاسخ افراد به استرس نیز به ویژگیهای شخصیتی، مسائل فرهنگی، شرایط زندگی و تجربههای افراد بر میگردد.
نشانههای تنیدگی
کم حوصلگی، سردرد، تغییر ضربان قلب، خستگی جسمی، خشم و پرخاشگری، بی خوابی، فشار در سینه، اختلال گوارشی، سوزش معده، عرق کردن، خشکی دهان، بیاشتهایی، داغ شدن یا سرد شدن بدن، غمگینی، لرزش بدن، میل به سیگار، از دست دادن تمرکز، احساس سرگیجه، تغییر تنفس، تکرر ادرار، کم شدن حافظه، دردهای بدنی پراکنده، آه کشیدن، تمایل به تنهایی، آشفتگی، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و...
بیماریهای تنیدگی
بیماریها و اختلالاتی که استرس ایجاد میکند یا آن را تشدید مینماید، بسیارند مانند: دهانی مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و... گوارشی مثل تهوع، اسهال، کم شدن اشتها، دژگواری، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، یبوست و... عضلانی و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، کتف و کمر، مفاصل، سردرد، ضایعات مفصلی، روماتیسم و... قلبی، عروقی مثل درد ناحیه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون بالا و سختی رگها، سکته قلبی... ریوی مثل آسم، سرفه و... پوستی مثل خارش و اگزما، ریزش مو، تاسی، کچلی موضعی، اختلالات پوستی و... یکی از علل عمده طاسی موها، داشتن استرس است.[۲] نتیجه یک مطالعه جدید نشان میدهد پسران نوجوانی که زود دچار استرس میشوند، به احتمال زیاد در سالهای آتی زندگی با فشار خون بالا روبرو میشوند.[۳] تناسلی مثل تکرر ادرار، دش دشتانی (اختلال قاعدگی)، ناتوانی جنسی و... اختلالات روانی مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روانتنی، اضطراب، افسردگی، وسواس، سوء ظن و بدگمانی و... غددی و متابولیسمی مثل پرکاری و کمکاری تیروئید، مسمومیت تیروئید، بیماری قند، رسوب چربی و حتی بیماریهای دشواردرمانی مانند سرطان میتواند در اثر زمینه سازیهای استرس و فشار روحی باشد.
محققان دانشگاه استنفورد میگویند ترشح مداوم هورمونهای استرس، رشد سلولهای چربی در بدن را تقویت میکند. پژوهشگران میگویند که اثر هورمون استرس بر چاقی مانند اثر گاز در شتاب موتور یک وسیله نقلیه است. اگر به آهستگی بر پدال گاز فشار دایم وارد کنیم در نهایت سرعت ماشین زیاد میشود. اما اگر گاهی پا را از روی پدال برداریم میتوانیم سرعت وسیله نقلیه را کنترل کنیم. به همین ترتیب، ترشح دایم هورمونهای استرس باعث فعال شدن سلولهای چربی میشود. این استرسهای طولانی بر اثر مواردی مثل بی خوابی یا دیگر تغییرات در روال زندگی روزمره ایجاد میشوند.[۴]
علل و عوامل تنیدگی
علل و عوامل تنیدگی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: عوامل فردی: هر یک از ما نقشهایی ایفا میکنیم، مثل نقش پدر، همسر، رئیس، مرئوس، همکار، شهروند و... ایفای هر نقشی رفتارهای خاص خود را میطلبد و انتظاراتی را پدیدمیآورد، گاهی بین این نقشها تضادهایی وجود دارد که ما را متحمل میکند. گاهی مشخص نبودن نقش باعث فشار میشود، مثلاً کاری که باید انجام دهیم، مشخص نیست و رئیس به دلیل انجام نگرفتن کار از ما عصبانی است. گاهی تعداد نقشهایی که باید ایفا کنیم، زیاد و از توان ما خارج است. مسؤولیت زیاد نیز خودش فشارزا است. یکی دیگر از عوامل فردی سن فرد است. افراد مسن به دلیل تجربه بیشتر فشار کمتری متحمل میشوند. عامل دیگر جنسیت است. خانمها نسبت به آقایان از صبر و شکیبایی بیشتری برخوردارند و تحمل بیشتری در برابر فشار دارند. رژیم غذایی نیز در تحمل ما نسبت به استرس تأثیر دارد. بعضی از غذاها به آرامش ما و در نتیجه به تحمل ما در برابر استرس کمک خواهند کرد.
عوامل گروهی
اولین عامل گروهی وجود یا عدم وجود نیازهای مشترک است. هرچقدر نیازهای یک گروه مشترک و با هم نزدیک تر باشد، فشار کمتری متحمل میشود. عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بین افراد با یکدیگر فشار زیادی بر افراد وارد میآورد. مشخص نبودن و خوب تعریف نشدن نقشها در داخل گروه عامل دیگری است که هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بیشتری بر فرد وارد خواهد آمد.
عوامل سازمانی
نوع کار، نقشی که افراد باید ایفا کنند، خواستههای همکاران، ساختار سازمانی، مدیریت یا رهبری در میزان فشار وارده بر فرد دخیل اند. جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانی مثبت باشد، افراد پرتلاش، کاری و مسؤولیتپذیر و خلاق فشار کمتری احساس میکنند. عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست و پاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشتری را متحمل میشوند. حجم کمکار، حجم زیاد کار، شیفت کاری، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایی،...) احساس عدم امنیت شغلی، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایی، به چالش نگرفتن استعدادهای فرد، ارتقای بی ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.
عوامل فراسازمانی
بعضی از عوامل فشار به خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، بر میگردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادی، نامطمئن بودن وضع سیاسی، بیثباتی و ناکارآمدی قوانین، نامطمئن بودن تکنولوژی، مشکلات مالی واقتصادی، مشکلات خانوادگی، تحصیل فرزندان، محل سکونت همه میتواند در میزان فشاری که تحمل میکنیم، نقش داشته باشد. حمایتهای خانوادگی وفامیلی نیز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند. مسائل سیاسی اقتصادی نیز باعث ایجاد فشار میشود. رکودهای کوتاه مدت هم موجب افزایش تنش میشود، هنگامی که سیستمهای اقتصادی به قهقرا میروند، سازمانها از نیروی کار خود میکاهند، اضافه کاری کاهش مییابد، تعدادی از کارکنان منتظر خدمات میمانند، حقوقها کاهش مییابد، هفتههای کاری کوتاه میگردد واز این قبیل مسائل که فشار زا هستند.
راهکارهای مقابله با تنیدگی
-
یکی از راههای مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است: باید هر رویدادی را که اتفاق میافتد بپذیریم و پس از پذیرش درآن پدیده به دنبال حکمت ومصلحتی باشیم و روی موضوع بدین صورت بنگریم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهرهبرداری کنیم، یعنی همه چیز میتواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. اگر انسان نتواند واقعیتها را بپذیرد و از آن درجهت مثبت استفاده کند دچار حالتی میشود که اصطلاحاً به آن تحلیلرفتگی یا به اصطلاح عامه بریده میگویند. علائم تحلیل رفتگی عبارتاند از احساس از دست دادن کنترل کارها، عدم علاقه، نداشتن احساس خوبی از کار و شغل خود، بها ندادن به کار، احساس عدم کفایت، احساس قصور و کوتاهی داشتن، تمایل به بیاعتبار کردن کار، احساس نامؤثر بودن، کجخُلق شدن، آداب و معاشرت را رها کردن. در حالت شدید تحلیل رفتگی نیز، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد میخواهد همه چیز را رها کند و سر به بیابان بگذارد، بروز مییابد.
-
یکی از راهکارها حمایت اجتماعی است و اینکه دوستانی داشته باشیم که با وجود کاستیهای موجود در کارمان ما را تأیید کنند.
-
یکی دیگر از راهکارها حمایت اطلاعاتی است دوستانی داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند یا تجربههای خود را در اختیار ما قرار دهند.
-
حمایتهای مالی نیز در برخی موارد میتواند از شدت فشار بکاهد.
-
یکی دیگر از راههای مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است. با ایجاد نگرش مثبت در خود نیز میتوانیم خیلی از رویدادها را انگ فشار نزنیم.
-
تقویت هوش هیجانی که همان توانایی اداره و بهکارگیری صحیح احساسات در راه مثبت و سازنده است نیز به کنترل استرس کمک میکند.[۵]
بیگمان زیربنای بخش بزرگی از بیماریهای جسمی و پریشانیهای روانی، میزان تحمل فشار روانی و ناتوانی فرد برای مقابله باآن است. هر چند بسیاری از شغلهای امروزی فشار روانی را نیز همراه خود دارد، اما دست اندرکاران آن میدانند چگونه با چنین فشارهای تنش زایی مقابله کنند و با وجود محرکهای فشار زایی که در کار روزانه با آن روبرو میشوند، میدانند چگونه از آثار زیان آور آن دوری گزینند. اما برخی افراد شاغل بدین اندازه توانایی یا امکان لازم برای مقابله یا فرار از محرکهای تنش زا را ندارند و همواره در معرض این محرکها هستند. چنین افرادی گرفتار فرسودگی شغلی میشوند و مشکل خود را در زمینههای گوناگون شناختی، هیجانی و رفتاری نشان میدهند.
-
دوری از محل اضطراب باعث آرامش فکر شده و فرصتی جهت مقابله با مشکل به شما میدهد.[۶]
-
زمانیکه اضطراب وجود شما را فرا میگیرد، نفسهای عمیق بکشید، این کار باعث کاهش اضطراب میگردد.[۶]
غذاهایی برای کاهش استرس
مدیریت استرس میتواند یک عامل مهم برای سلامتی باشد. استرس زیاد، فقط عاملی برای خراب کردن روزما نیست بلکه در واقع افرادی که تحت فشار استرس قرار دارند با گرفتن یک بیماری از سرماخوردگی گرفته تا فشار خون بالا و ناراحتی قلبی، بیشتر از دیگران آسیب پذیرند. اگرچه راههای زیادی برای مقابله با استرس وجود دارد، یکی از روشها میتواند خوردن غذاهایی باشد که بر استرس غلبه میکنند.
-
غذاهای از بین برندهٔ استرس چگونه تاثیرگذارند؟
غذاهای کاهنده استرس، برای این کار چند روش دارند. بعضی از آنها، مانند یک کاسه غلات صبحانه، سطح سروتونین بدن (یک ماده آرامش بخش برای مغز) را افزایش میدهند. بعضی دیگر میتوانند سطح کورتیزول و آدرنالین بدن را کاهش دهند، هورمونهای استرس زایی که در طول زمان عوارض بدی را بر بدن میگذارند. در نهایت یک رژیم غذایی مغذی میتواند، بوسیله تقویت سیستم ایمنی بدن و پایین آوردن فشار خون اثر استرس را خنثی نماید.
همهٔ کربوهیدراتها مغز را وادار به تولید بیشتر سروتونین میکنند. برای تولید این ماده شیمیایی خوب، بهتر است که مواد غذایی حاوی کربوهیدراتهای پیچیده را بخورید، که بسیار آهسته هضم میشوند. بهترین انتخابها شامل غلات صبحانه، نانها و پاستا و بیسکویتهای تولید شده از آرد کامل گندم یا جو است که در عین حال قند خونتان را نیز متعادل نگه میدارند.
متخصصان تغذیه معمولاً از بین کربوهیدراتهای ساده، شیرینیها و نوشابه را به عنوان خوراکیهای کاهنده استرس میشناسند. این خوراکیها میتوانند با افزایش سروتینین بصورت کوتاه مدت، استرس را تسکین دهند. قندهای ساده به سرعت قابل هضم هستند، اما بخاطر داشته باشید که مصرف آنها را به دلیل کالری بالا باید محدود کرد.
پرتقال هم به خاطر سرشار بودن از ویتامین C میتواند در این لیست قرار بگیرد. تحقیقات نشان میدهد این ویتامین در حین تقویت سیستم ایمنی بدن میتواند سطح هورمون استرس را کاهش دهد. در یکی از تحقیقات انجام شده، تعدادی از افراد با فشار خون بالا را بعد از دریافت ویتامین C، در شرایط پراسترس قرار دادند و مشاهده کردند که سطح فشار خون و کورتیزول (یک هورمون استرس زا) آنها بسیار سریع به حد نرمال رسید.
ملوان زبل هرگز اجازه نمیداد تا استرس بر او غلبه کند. شاید همهٔ چیزی که در ارتباط با کاهش استرس در اسفناج باشد، منیزیم است. مقدار کمی از منیزم میتواند خستگی و سردرد را رفع کند. یک فنجان اسفناج ذخیره منیزم بدن را تأمین میکند. اگر شما اسفناج خور نیستید، خب مشکلی نیست، سعی کنید که سویای پخته شده یا فیله ماهی آزاد بخورید.
اگر میخواهید بر استرس غلبه کنید، حتماً از خوردن ماهیهایی که حاوی امگا ۳ هستند دریغ نکنید. اسیدهای چرب امگا ۳ در ماهیهایی مثل ماهی سالمون و تن هستند که میتوانند از ترشح هورمونهای استرس جلوگیری کنند و در مقابل بیماریهای قلبی، افسردگی و سندرم قبل از قاعدگی، شما را محافظت کنند.
تحقیقات نشان میدهد چای سیاه میتواند شما را بسیار سریع در مقابل استرس آرام کند. در یک مطالعه به یک گروه از افراد به مدت ۶ هفته روزانه ۴ فنجان چای سیاه دادند و گروه دوم فقط گاهی برای تفنن چای مینوشیدند، افراد گروه اول در شرایط پراسترس، سطح کورتیزول بسیار پایینتری داشتند. جالب است که، بر عکس چای، وقتی که استرس بوجود میآید کافئین قهوه میتواند هورمونهای استرس و افزایش فشار خون را تقویت نماید.
پسته نیز مانند دیگر آجیلها و غلات دیگر، یک منبع خوبی از اسیدهای چرب امگا ۳ را دارا میباشد. خوردن یک مشت پسته، گردو یا بادام به صورت هر روزه میتواند شما را در مقابل کلسترول، التهاب در شریانهای قلب، خطر دیابت و همچنین استرس محافظت کند.
یکی از بهترین راهها برای کاهش فشار خون دریافت میزان کافی پتاسیم است و نصف یک آووکادو بیشتر از یک موز، پتاسیم دارد. پس در کنار غذاها از چاشنی مخصوص مکزیکیها، یعنی گواکاموله استفاده کنید.
بادام سرشار از ویتامینهای مفید است. به طور مثال، ویتامین E که سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند، همچنین طیف وسیعی از ویتامین گروه B، که بدن را در برابر افسردگی محافظت میکند. برای دریافت مزایای بادام، هر روز یک چهارم فنجان از آن میل نمایید.
سبزیجات ترد خام میتوانند در مقابل استرس یک راه خوب باشند. خوردن کرفس یا هویج در سالاد، کمک میکند استرس روزانه کاهش یابد.
خوردن مقداری هیدرات کربن در زمان خواب میتواند به انتشار هورمون سروتونین و در نتیجه خوابیدن بهتر شما کمک کند. از آنجا که غذاهای سنگین قبل از خواب میتواند سوزش معده بوجود آورد، پس قبل از خواب یک اسنک سبک بخورید مانند کمی مربا روی یک تکه نان جو تست شده.
یکی دیگر از راههای مقابله با استرس قبل از خواب، خوردن یک لیوان شیر گرم است. محققان کشف کردهاند که کلسیم، برطرف کننده اضطراب، بی خوابی و سندرم پیش از قاعدگی است. البته که متخصصان تغذیه، شیر کم چرب را پیشنهاد میکنند.
بسیاری از مکملهای گیاهی وجود دارد که در مقابله با استرس مفید هستند. یکی از بهترین موارد تحقیق شده آنها گیاه St. John's wort است این گیاه در ایران به نامهای گل راعی، علف چای، هوفاریقون معروف است به هر حال این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتری دارد اما معمولاً به نظر میرسند که گیاهان نشانههای اضطراب و سندرم پیش از قاعدگی را کاهش میدهند.
در کنار اینکه رژیم خود را تغییر میدهید، یکی از بهترین راههایی که با استرس مقابله کنید، این است که شروع به ورزشهای هوازی مانند ایروبیک نمایید که چرخه اکسیژن بدن را افزایش میدهد و آندروفین تولید مینماید، همان ماده شیمیایی که شما را خوشحال میکند. برای دریافت حداکثر بهرهمندی، ورزشهای هوازی را سه تا چهار بار در هفته انجام دهید.
فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشارزا و نشانگانی مرکب از خستگی جسمی و عاطفی است که به ایجاد خود پنداره و نگرش منفی و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظیفه، منجر میشود مینامند. از جمله عواملی که باعث فرسودگی در کار وشغل میگردد میتوان به استرس و اثرات آن در محیط کسب وکار اشاره نمود. استرسهای شغلی بعنوان یکی از عمدهترین منابع استرس در زندگی بسیاری از افراد میتواند موجب بروز واکنشهایی چون اضطراب، بی قراری، بیزاری از کار و بیماری شوند، که معمولترین عکس العملهای مشاهده شده در برابر استرس محسوب میشوند. در هر حال اضطراب معمولاً منجر به انجام اعمالی جهت کاهش یا رفع تهدید میشود. این اعمال ممکن است مفید باشند، که در چنین مواردی فرد از مکانیسمهای دفاعی استفاده میکند؛ بنابراین عملکرد وی از روی هوشیاری یا تعمدی است. گاه ممکن است فرد برای رفع یا کاهش تهدید از مکانیسمهای دفاعی استفاده کند که در این موارد رفتار فرد عمدتاً توسط ضمیر ناخودآگاه تعیین میشوند (نظیر سرکوبی یا بیرون راندن تهدید یا فکر ناراحتکننده از ذهن). در حالت اخیر واکنش اضطرابی را غیرطبیعی مینامند در چنین مواقعی فرد مضطرب وقایعی را که درمحدوده آگاهی وی رخ میدهد کمتر میبیند یا درک میکند و تمام توجهش را به جزئیات حاشیهای عناصر تنش زا معطوف میدارد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت افرادی که دچار اضطراب غیرطبیعی هستند در برابر استرس حساسترند و (من) فرد یعنی بخشی از شخصیت فرد که مسول درک، تفکر، و عملکرد وی در برابر رویدادهای خارجی یا مشکل درونی است عمدتاً قادر به انجام عملکرد مناسب نیستند درنتیجه عدم تعادل آنقدر ادامه مییابد که فرد دچار اضطراب مزمن میشود. در چنین شرایطی، کار در محیطهای پراسترس موجب قطع ارتباطات و مناسبتهای انسانی و وقوع اشتباههای کاری و درگیریهای مکرر با سایر همکاران و سرپرستان میشود. ادامه این روند موجب تسریع فرسودگی شغلی میشود. نهایتاً به ترک حرفه میانجامد. بدین ترتیب پژوهشگران همواره در صدد بودند به الگویی دست یابند که بتوانند بطور فراگیر، چگونگی بروز این پدیده و اثرات آن را بر فرد توجیه نمایند؛ لذا تاکنون تئوریها و مدلهای مختلفی توسط محققین ارائه شدهاند که حتی در تعدادی از آنها معیارهائی معرفی شده که به زعم محققین قابلیت پیشگویی فرسودگی شغلی را دارا هستند.
پیشایند فرسودگی شغلی
براین اساس تئوری روانشناسان بر فرسودگی شغلی از دو دسته پیشایند ناشی میشود.
-
عوامل سازمانی: این عوامل تا به حال توجه پژوهشی قابل ملاحظهای کرده است. بیشترین عواملی که در تحقیقات به آن اشاره شده است شامل ابهام نقش، تعارض نقش و تراکم نقش است (همان منبع)
-
تعارض نقش: تعارض نقش زمانی رخ میدهد که خواستهای متناقص و نامتناقص روی افراد اعمال میشود مثلاً زمانی دچار این وضعیت میشود که به او دستورهایی داده میشود که خارج از قلمروی مسئولیت حرفهای او باشد یا هنگامی که ارزشهای اخلاقی فرد با مدیران و سرپرستان خود در تضاد باشد.
-
ابهام نقش: ابهام نقش به فقدان وضوح و روشنی در مورد محدودیتها و اهداف و وضعیت و مسئولیت و عوامل دیگری نظیر پیچیدگی تکالیف و تکنولوژی و تغییر سریع مداوم سازمان مربوط است.
-
تراکم کاری: تراکم کاری هم شامل مولفههای کیفی و هم کمی است. تراکم کاری کمی شامل درخواستهای بیش از حد که زمان کمی برای رسیدگی آنها دارد و تراکم کیفی به پیچیدگی شغلی مربوط است.
-
عوامل درونی فرد: از جمله عواملی درون فردی ویژگیهای شخصیتی افراد را میتوان نام برد که میتوانند به عنوان زمینه ساز فرسودگی شغلی عمل میکنند. در بسیاری از تحقیقها تأثیر این ویژگیهای شخصیتی مورد بررسی قرار گرفته است. این ویژگیها شامل سرسختی روان شناختی، عزت نفس پایین، همدردی، منبع کنترل بیرونی، سبک اسنادی و تفاوتهای فردی در انتظارهای مربوط به شغل است که با فرسودگی شغلی مرتبط است. با توجه به عوامل فوق (عوامل درون فردی) میتوان گفت تجهیز افراد به تواناییهای و ویژگیهای فردی و شخصیتی میتواند آنان را در برابر استرسهای محیط کار ایمن کند، از جمله ویژگیهای شخصیتی که میشود نام برد سخت رویی است) با استفاده از نظریههای شخصیت، سازه سخت رویی را به عنوان مجموعه أی از ویژگیهای شخصیتی تعریف میکنند که به عنوان یک منبع مقاومت در مواجهه با رویدادهای استرس زای زندگی عمل میکند. این متغیر شخصیتی از سه مؤلفه (وابسته به هم) شامل کنترل، تعهد و مبارزه جویی تشکیل شده است. کنترل مفهوم مقابل ناتوانی، تعهد مفهوم مقابل بیگانگی از خود و مبارزه جوئی مفهوم مقابل احساس تهدید یا ترس است.
افراد سخت رو کسانی هستند که در برابر اعمال و رفتار احساس تعهد کرده و معتقدند که رویدادهای زندگی قابل کنترل و پیش بینی هستند و بالاخره تغییر در زندگی و نیاز به انطباق با آنرا نوعی شانس و مبارزه جویی برای رشد بیشتر در نظر میگیرند، به جای اینکه آنرا تهدیدی برای زندگی خود به شمار آورند. در سالهای اخیر، توجه زیادی به سخت رویی به عنوان یک عامل تعدیل کننده تأثیر استرس بر سلامتی شده است. بر اساس نظر روانشناسان اثرهای سخت رویی بر سلامت روانی به وسیله مکانیزمهای ارزیابی و مقابلهای انتقال داده میشود. روانشناسان خاطرنشان میکنند که سخت رویی با تمایل به دریافت بالقوه رویدادهای استرس زای زندگی به شیوهای که کمتر تهدید کننده باشد، ارتباط دارد. در حمایت از این عقیده یافتهها نشان میدهند که اشخاص سخت رو رویدادهای زندگی را مشابه افراد غیرسخت رو تجربه میکنند، اما این رویدادها را غیراسترس زا ارزیابی کرده و در مورد توانائی خود برای مقابله با آنها خوشبین هستند. بر این اساس به نظر میرسد، سخت رویی دو مولفه ارزیابی را تغییر میدهد، ارزیابی از تهدید را کاهش داده و انتظار برای مقابله موفقیت آمیز با آن را افزایش میدهد. به نظر میرسد ویژگیهای تعهد، کنترل و مبارزه جویی تأثیر اساسی بر شیوههای ارزیابی افراد سخت رو از رویدادهای استرس زای زندگی دارند. در مطالعه فرآیندهای ارزیابی را در افراد سخت رو با توجه به تجارب اخیر زندگی مورد بررسی قرار میدهند. موضوع مورد بررسی عبارت بود از: آیا افراد سخت رو براساس انتخابها و رفتارهایشان تمایل به مواجهه متفاوتی با تجارب زندگی دارند؟ آیا آنها تجارب مشابه را متفاوت از افراد غیرسخت رو ارزیابی میکنند؟ نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین افراد سخت رو و غیرسخت رو در ارزیابی رویدادها بود. بر این اساس، در مقایسه با افراد غیر سخت رو، افراد سخت رو درصد بیشتری از تجارب زندگی شان را مثبت و کاملاً تحت کنترل گزارش دادند و تنها درصد اندکی از رویدادها را کمتر قابل کنترل ارزیابی کردند. افراد سخت رو و غیر سخت رو از نظر درصد رویدادهایی که به صورت غیرقابل کنترل ارزیابی کرده بودند تفاوتی نداشتند. این نتایج اشاره دارد به اینکه افراد سخت رو تمایل دارند رویدادهای استرس زای زندگی را به شیوه کمتر استرس زا ارزیابی کنند. مطالعات دیگری برای تحقیق در زمینه سایر تفاوتهای افراد سخت رو و غیر سخت رو از نظر فرایندهای ارزیابی انجام شده است.
نقش تعدیل کننده سخت رویی - پوست کلفتی - بر روی استرس
در زمینه نقش تعدیل کننده سخت رویی بر روی استرس تحقیقهای فراوانی انجام شده. نتایج نشان داد که سخت رویی استرس را تعدیل میکند. این تعدیل در جریان یک ارزیابی انطباقی از استرس صورت میگیرد. آزمودنیهای با سخت رویی بالا استرس ورهای عینی یکسان را کمتر تهدید کننده درجهبندی کردند تا آزمودنیهای با سخت رویی پایین، مردان با سخت رویی بالا کنترل بیشتری را در مقایسه با مردان با سخت رویی پایین گزارش دادند. یکی دیگر از مکانیزمهای اثر سخت رویی بر روی استرس نحوه مقابله با آن است. روانشناسان اشاره دارند بر اینکه افراد سخت رو در مواجهه با استرس از شیوه هاهی کنار آمدن مستقیم و فعال استفاده میکنند که این کنار آمدن با استفاده از راهبردهای مسئله - مدار استرس را به تجربهای بی خطر تبدیل میکند. بر عکس افراد غیرسخت رو از شیوههای کنار آمدن دفاعی مانند واپس روی و انکار استفاده میکنند که نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث افزایش مشکلات هیجانی و ناسازگاریها میشود. کنارآمدن مستقیم، رفتاری است که با استفاده از راهبردهای خاص رویدادهای منفی را به رویدادهای مثبت تبدیل میکند و جنبه مخرب و آسیب زننده آن را کاهش میدهد. این شیوه مقابله از دو مولفه ذهنی و عملی تشکیل شده است. در مرحلهٔ ذهنی، فرد رویداد استرس زا را از چشماندازی وسیع تر یا بلندنظری نگاه میکند. چنین برخورد ذهنی ای باعث میشود تا آن رویداد خاص آنچنان هم ناراحتکننده به نظر نیاید. سپس در مرحله عملی، اقدامهای عملی را به صورت قاطعانه در جهت رفع عامل استرس زا انجام میدهد.