دو بیماری افسردگی و اضطراب از جمله بیماری های مزمن و ناتوان کننده روانی هستند که باعث بروز علائم جسمی زیادی برای بیمار می شوند. از جمله این علائم، بروز دردهای مزمن و یا تشدید دردهایی است که بیمار از قبل به دلایل دیگر داشته است. در این مقاله به توضیح ارتباط میان بیماری های ذکر شده با دردهای مزمن می پردازیم.
بیماری افسردگی و احساس درد
ارتباط تنگاتنگی میان بیماری افسردگی (depression) با احساس دردهای مختلف وجود دارد. افسردگی می تواند باعث شروع احساس درد در نقاط مختلف بدن گردد و یا دردهای قبلی را تشدید نماید، و یا برعکس دردهای مزمنی که درمان نشوند، می توانند به افسردگی فرد بیمار بیانجامند. درد و افسردگی همچنین ممکن است مانند یک چرخه معیوب بر یکدیگر اثر گذاشته و همدیگر راتشدید نمایند. به این معنا که درد، علائم افسردگی را تشدید کرده و تشدید افسردگی باعث افزایش احساس درد شود. در بسیاری از موارد، افسردگی باعث احساس دردهای مبهم و نامشخص به صورت کمردرد و یا سردرد می گردد، که گاهی اولین علامت شروع افسردگی در بیماران می باشد. از سوی دیگر، افرادی که دارای دردهای مزمن و ناتوان کننده به دلایل دیگری می باشند، ممکن است دچار تغییرات خلقی (mood)، مشکلات خواب و استرس مداوم شوند، که مجموع این مسائل می تواند باعث شروع افسردگی در ایشان گردد. از جمله دردهای مزمنی که می توانند باعث شروع و یا تشدید افسردگی شوند، می توان به درد منتشر عضلانی موسوم به fibromyalgia، درد کمر (low back pain) و سردردهای مزمن مانند میگرن، سردرد تنشی و سردرد کلاستر اشاره کرد. تشدید این دردها به همراه افسردگی می تواند به ناتوانی کامل فرد در انجام وظایف روزانه و حالتی شبیه معلولیت بیانجامد.
بیماری اضطراب و احساس درد
بیماری های اضطرابی (Anxiety Disorders) نیز همانند افسردگی می توانند باعث ایجاد و یا تشدید دردهای مختلف گردند. به عنوان مثال افرادی که دارای سندرم روده تحریک پذیر یا IBS هستند، در صورت ابتلا به بیماری های اضطرابی درد و مشکلات بیشتری را تجربه می کنند. برخی تحقیقات نشان داده اند که احساس درد در افراد مبتلا به بیماری اضطراب می تواند بسیار بیشتر از افراد عادی جامعه باشد. مشکل دیگر این بیماران احساس ترس (phobia) و یا وحشت و هراس شدید (panic) از شروع درد می باشد، که با ایجاد استرس می تواند شروع دردهای مزمن مانند سردرد را تسریع نموده و میزان درد را تشدید نماید. این احساس ترس از شروع درد باعث می شود که فرد از هرگونه موقعیتی که احتمال شروع درد در آن وجود دارد، پرهیز نماید. اگر این بیماران به هر دلیلی دچار مصدومیت شده و یا مثلا برای درمان کمردرد مزمن نیاز به فیزیوتراپی داشته باشند، این ترس و فوبیا باعث مقاومت ایشان در برابر اقدامات درمانی و توانبخشی (physical rehabilitation) می گردد، که خود به ادامه و تشدید درد ایشان کمک خواهد کرد.
تشخیص
همراهی درد با بیماری های افسردگی و اضطراب، کار تشخیص منشا درد را برای پزشکان مشکل می سازد. نکته بسیار مهم آگاهی پزشک، بیمار و اطرافیان او از این نکته است که منشا درد ممکن است افسردگی و اضطراب باشد، و یا این دو بیماری باعث تشدید یک درد اولیه گردند. گاهی اوقات تمامی تمرکز بیمار و پزشک بر درمان و تسکین درد با انواع مسکن ها و درمان های شیمیایی قرار می گیرد، و از توجه به علل سایکولوژیک غفلت می شود. متاسفانه در مواردی مشاهده شده که فردی که دچار بیماری افسردگی مزمن است با شکایت درد به یک پزشک مراجعه نموده، ولی پزشک معالج فقط به درمان درد بدون توجه به مشکل افسردگی پرداخته است ولی پزشک متخصص دردشناسی اهمیت ویژه ای برای این نوع بیماری ها قائل هستند
درمان
برای کاهش و درمان درد در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب، علاوه بر داروهایی که به کاهش افسردگی و اضطراب کمک می کنند، از روش های مختلف روان درمانی (psychotherapy) نیز استفاده می گردد. برخی از مهم ترین این روشها به شرح زیر است:
درمان شناختی رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy): درمان در این روش بر پایه این اصل بنا شده که افکار، احساسات و ادراکات ما همه به هم مرتبط هستند. با تفهیم این اصل به بیمار، درمانگر در طی جلسات متعدد مهارت ها و تکنیک هایی را به فرد می آموزد که به جای آن که قربانی درد گردد، بتواند درد را مدیریت و کنترل نماید.
آموزش تمدد اعصاب (Relaxation Training): در این روش به کمک تکنیک های مختلف مانند یوگا، آموزش ریلکس کردن عضلات (progressive muscle relaxation) و آموزش ذهن آگاهی (mindfulness training) استرس بیمار کاهش می یابد. استرس از عوامل اصلی ایجاد و تشدید درد به خصوص در بیماران مبتلا به اضطراب می باشد.
خواب در اثر تلقین یا هیپنوتیزم (Hypnosis): ایجاد خواب مصنوعی و تلقین افکار مثبت به بیمار، باعث کاهش قابل ملاحظه درد و علائم بیماری های افسردگی و اضطراب می شود. بیماران می توانند با فراگیری این روش، اقدام به هیپنوتیزم خود (self-hypnosis) نمایند.
به طور خلاصه می توان گفت که اگرچه درمان دردهای مزمن یکی از دغدغه های اصلی سیستم های درمانی می باشد، متاسفانه به ارتباط بین درد و بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب بی توجهی می گردد. شناخت صحیح از ارتباط موجود میان این دو مقوله و استفاده از روش های روان درمانی موجود، می تواند کمک شایانی به کاهش و یا درمان درد در بیماران مبتلا به دردهای مزمن نماید.