دردی که از یک جا شروع می شود لزوماً در آنجا باقی نمی ماند. با گذشت زمان، درد می تواند از یک قسمت بدن به قسمت دیگر گسترش یا جابجا شود و درمان را حتی چالش برانگیزتر کند.
یکی از راههای متداول انتشار درد به سایر قسمتهای بدن، جبران بیش از حد است، جایی که ما شروع به تغییر الگوهای حرکتی خود میکنیم تا بخشی از بدن را که آسیب دیده یا صدمه دیده است، جبران کنیم. یک مثال معمولی کمردرد ناشی از درد مزمن در زانو یا پا است.
هنگامی که بخشی از ساق پا، مانند زانو یا پا، به طور مزمن تحریک می شود، می تواند مکانیک طبیعی بدن ما را مختل کند، که می تواند منجر به لنگی در هنگام راه رفتن شود. اگر این الگوی راه رفتن تغییر یافته برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، آنگاه استرس بیشتری بر سایر قسمتهای بدن وارد میکند که ممکن است برای جبران ضعف پا به سختی کار کنند. قبل از اینکه متوجه شوید، ماهیچههای کمر شروع به سفت شدن میکنند و درد و سفت میشوند و این درد میتواند به راحتی به باسن و حتی از ستون فقرات تا گردن گسترش یابد.
درد اضافی نیز می تواند ناشی از اجتناب باشد، جایی که استفاده از قسمتی از بدن که آسیب می زند اجتناب می کنیم. اغلب این اتفاق وقتی که بیماران دچار درد طولانی مدت در دست یا شانه می شوند، می بینیم. از آنجایی که سعی می کنند به انجام کارهای عادی خود در خانه یا فعالیت های محل کار ادامه دهند، عمدتاً به دست و بازوی مخالف خود متوسل می شوند. این وابستگی بیش از حد به یک طرف بدن می تواند منجر به استفاده بیش از حد قابل توجه و درد جدید شود. به عنوان مثال، فرد راست دستی که به سندرم تونل کارپال مبتلا می باشد با درد و بی حسی در دست راست مبتلا می شود، در نهایت تنها با استفاده بیشتر از آن، علائم مشابهی را در دست چپ تجربه می کند.
چیزی به نام درد ارجاعی نیز وجود دارد و ما میتوانیم آن را از «نقاط ماشهای» دردناک عضلانی ببینیم. نقاط ماشه ای زمانی که آنها را فشار می دهید سفت و حساس هستند، اما همچنین می توانند باعث درد ارجاعی شوند که در مکان دیگری ظاهر می شود.
از آنجایی که بسیاری از ما زمان زیادی را صرف رایانه یا تلفنهای هوشمند میکنیم، نقاط ماشهای اغلب در اطراف عضله ذوزنقه ایجاد میشوند که عضله بزرگی در پشت گردن، قسمت بالایی پشت و تیغههای شانه است. سردرد، درد فک، درد چشم و حتی درد انگشت حلقه در برخی موارد به نقاط ماشه ای در ذوزنقه نسبت داده شده است.
تحریک عصب نیز می تواند باعث درد ارجاعی شود. سیاتیک یک مثال کلاسیک است، که در آن یک دیسک برآمده یا فتق در قسمت پایین کمر به عصب فشار میآورد و باعث میشود که درد پشت ساق پا را از بین ببرد. این نوع درد ارجاعی می تواند مانند یک احساس تیراندازی الکتریکی باشد که به پایین ساق پا می رسد.
نحوه پردازش درد در مغز نیز می تواند منجر به گسترش علائم در بدن شود. درد شدید عصبی که از دست یا پای آسیب دیده ناشی می شود، می تواند در بازو یا پای دیگری که آسیب ندیده است ظاهر شود. هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث این اتفاق می شود، اما درد جدیدی که در اندام آسیب دیده ایجاد می شود می تواند درد عصبی اصلی را تقلید کند.
همانطور که می بینید، راه های زیادی وجود دارد که درد می تواند گسترش یابد یا در سراسر بدن حرکت کند. در هر شرایطی، هر چه بهتر علل را درک کنیم، احتمال درمان موثر آن بیشتر است. بررسی احساس درد با پزشک متخصص می تواند سرنخ های مفیدی ارائه دهد.
به عنوان مثال، در قسمت عضلانی معمولاً احساس درد، ضربان، انقباض یا سفت شدن دارد، و اگر در قسمتی از بدن خود که قبلاً آسیب دیده یا تحت تأثیر قرار نگرفته است، آن را تجربه کنید، احتمال زیادی وجود دارد که به دلیل نوعی عضله باشد.
اما اگر چیزی که احساس میکنید بیشتر الکتریکی، تیراندازی، سوزش یا سوزن سوزن شدن است، احتمالاً نشاندهنده تحریک عصبی است، مانند گرفتگی عصب ناشی از فتق دیسک در پشت. در بسیاری از موارد، بازگرداندن عملکرد و فعالیت از جایی که درد برای اولین بار شروع شده است میتواند به کاهش استرس و فشار روی سایر قسمتهای بدن که بیش از حد کار میکنند کمک کند. به بدن خود گوش دهید تا سرنخ هایی را برای کمک به هدایت روند انجام دهید.