تغذیه در بیماران درد
تغذیه نقش قابل توجهی را در اداره درد ایفا می کند ، چرا که مصرف مواد محرک در فرد مبتلا یه درد می تواند نقش تعیین کننده ای در ایجاد درد در آنها داشته باشد .
بطور کلی نوع ، مقدار و کیفیت غذای مصرفی می تواند شدت ، خصوصیت و مدت درد را در این بیماران تغییر دهد . افراد مبتلا به درد مزمن معمولا یا کم اشتها هستند ویا علاقه به مصرف غذاهای خوش طعم و شیرین دارند که این غذاها نیز اصولا از ارزش غذایی قابل ملاحظه ای بر خوردار نیستند . پس بایستی نسبت بمصرف این نوع مواد غذایی در افراد مبتلا به درد ، هم به جهت پائین بودن لرزش تغذیه ای آنها و هم از لحاظ ضرر و زیان متعاقب آن ، دقت شود .لازم به ذکر است که ، مصرف مواد غذایی شیرین و خوش طعم و گازدار یا تند و محرک می تواند بر انگیزننده درد در بیمار مبتلا به در د مزمن باشد ، خصوصا در مواردی که منشاء درد از دستگاه گوارش بیمار باشد .مصرف غذاهای چرب می تواند با تاخیر در تخلیه معده و ابجاد تحریک در ترشح کیسه صفرا ء ، در افراد مبتلا به درد کیسه صفراء و کولیک صفراوی(التهاب کیسه صفرا) می توانند ایجاد درد بیشتر کنند .
مصرف غذاهای پر پروتئین با تحریکی که در ترشحات پانکراس ایجاد می کند در افراد مبتلا به پانکراس نیز می تواند درد را تشدید کند . همچنین غذاها و نوشیدنی های الکلی نیز در افراد مبتلا به پانکراتیت می تواند نیزان درد را تشدید کند .
مصرف غذاهای حاوی لاکتوز خصوصا لبنیات ، نیز در افراددچار کمبود آنزیم هضم کننده لاکتوز می تواند ایجاد دل درد ، نفخ و یا اسهال نموده و نمره درد بیمار را افزایش دهد .
بطور کلی غذای بیماران مبتلا به درد مزمن بایستی محتوای ویتامین ومواد معدنی قابل توجهی و به میزان مکفی باشد و در لزوم مصرف این مواد دقت شود . در مطالعات مشاهده شده است که نیمی از بیماران مبتلا به درد مزمن
از کمبود مواد غذایی اصلی و پایه ای رنج می برند وجهت برخورد صحیح در رفع درد این بیماران ، توجه به جنبه تغذیه ای نیازهای آن ها در کاهش دادن درد ضروری می باشد .
علل اختلالات تغذیه ای
کمبود مواد غذایی اولیه احتمالا در نتیجه کاهش در ورود آن ها ( مثلاً به علت کم اشتهایی ) و کاهش مصرف مواد حاوی عناصر فوق و افت استفاده از مکمل ها ، کاهش در جذب ، افزایش در نیاز متابولیک و افزایش درد دفع اتفاق می افتد .
در صورت کمبود سطح کافی از مواد معدنی و ویتامین ها ، نیازهای متابولیک بدن به علت پائین بودن مقدار پیش سازهای کوآنزیمی (کوآنزیم:کمک کننده آنزیم) تامین نشده و بدن دچار کمبود این پیش نیازها در انجام فرآیند های متابولیک خود خواهد شد . خصوصا در بیماران مبتلا به درد ، که پایه نیازهای متابولیک بدن نیز افزایش می کند ، این کمبود نمود بیشتری پیدا خواهد کرد . لذا در بیماران مبتلا به درد مزمن ، حتی علیرغم طبیعی بودن سطح مواد فوق در خون نیز باز هم نمی توان به اپتیمال(مطلوب) بودن سطح این مواد در بدن اطمینان داشت .
مواد معدنی اصلی
کلسیم منیزیم و فسفر سه المان اصلی بدن را تشکیل می دهند . سدیم ، پتاسیم و کلز جزء دسته الکترولیت های بدن تقسیم بندی می شوند .
عناصر کمیاب
مواد معدنی نقش مهم و موثری را در متابولیسم پروتئین ها در بدن وعملکرد مناسب عضلات بدن ایفا می کنند . بروز هر گونه عدم تعادل در بالانس این عناصر منجر به بروز گرفتگی ها و اسپاسم های عضلانی در افراد شده
که خصوصاً در بیمار مبتلا به درد مزمن این مسئله کمتر متحمل شده و ناراحتی بیشتری را برای فرد بیمار ایجاد می کند .
اسیدهای آمینه
تعداد اسید آمینه های اساسی در افراد نه ( 9 ) عدد میباشد . وجود این مواد در ترکیب رژیم غذایی روزانه حیاتی و ضروری است . اسید آمینه های اساسی عبارتند از : آرژینین، لوسین ، ایزولوسین ، متیونین ، فنیل آلانین ، ترئونین ، تریپتوفان و والین ، اسید های آمینه اساسی در ساخت کوفاکتور های مختلف خصوصا پیش سازهای آنزیمی مرتبط با ویتامینهای موجود در بدن دخالت دارند و بایستی از طریق رژیم غذایی تامین شوند . کمبود آنها نیز سبب ایجاد اسپاسمهای (گرفتگی) عضلانی خواهد شد .
چربی ها و اسیدهای چرب اساسی
وجود چربی در رژیم غذایی و یا ساخته شدن اسید چرب در کبد ، جهت کنترل بالانس(حفظ تعادل)فردی ضروری است . چربیها جهت تولید انرژی ، عملکرد غشای سلولی و سنتز هور مونها نیاز می باشند .امروزه تغییراتی که در رژیمهای غذایی ایجاد شده است سبب بروز عدم تعادل در میزان اسیدهای چرب اساسی بدن گردیده است .
در قرن اخیر ، به علت مصرف روغن های گیاهی در رژیم غذایی ، نسبت چربی نوع امگا – 6 به امگا – 3 تغییر چشمگیری پیداکرده است . روغن های مورد مصرف در حال حاضر عمدتا ًحاوی امگا – 6 بوده و این نوع رژیم ، سبب ایجاد عدم تعادل در نسبت چربیها در بدن گردیده است .
در گذشته و در قرنهای پیشین نسبت چربی نوع 6 به نوع 3 در حدود 1 : 1 بوده است ولی در قرن بیستم و با رژیم غذایی جدیدی که بشر امروزین برای خود طراحی نموده است این نسبت بطور قابل توجهی تغییر کرده است و این نسبت به 1 : 4 رسیده و حتی تصور می شود در آمریکا در حدود 1 : 20 باشد .
برای اینکه فرد دچار عوارض ناشی از بهم خوردن این بالانس در بدن خویش نشود بایستی رژیم غذایی به گونه ای طراحی شود که محتوای تمام اسیدهای چرب اساسی و انواع چربیها اعم از امگا – 3 ، امگا – 6 ، امگا -9 ، کلسترول و اسید های چرب اشباع شده باشد و همچنین تعادل نیز بین نسبت آنها در بدن فرد وجود داشته باشد و این امر خصوصا در بیمار مبتلا به درد مزمن نیز اهمیت پیدا می کند که کوچکترین عدم تعادلی در مواد مغذی موجود در سیستم بدنی آنها اثر نامطلوبی را بر روحیه و تحمل دردشان خواهد گذاشت . همچنین ، بروز تعادل در نسبت بین این ترکیبات مختلف چربی می تواند به جلوگیری از بروز بیماریهایی نظیر دیابت ، بیماری عروق کرونر(عرق تغذیه کننده قلب) و چاقی نیز در این افراد کمک کند .
لذا می توان با یک رژیم غذایی مناسب و دارای نسبتهای متعادل از انواع چربیها در روند تولید این ترکیبات در بدن و در نتیجه در تولید با کنترل درد نیز نقش کنترل کننده ای اعمال نمود .
در حال حاضر ، این نکته یعنی نحوه کنترل درد با تنظیم نسبت چربیها ی رژیم غذایی ، در دست برسی بیشتر بوده ولی بطور کلی توصیه می شود که کنترل دقیقی بر رژیم غذای فرد مبتلا به درد در مصرف چرب اعمال گردد .
قند
نظر کلی بر اصل استوار است که مصرف مواد قندی و شیرین در رژیم غذایی فرد مبتلا به درد ، علیرغم تمایل زیادی که به این افراد به مصرف انواع ترکیبات شیرین دارند ، بایستی بسیار محدود شود . قند بواسطه ایجاد اختلال در بالانس سینرژیستیک مواد معدنی ، سبب بروز اشکال در سیستم ایمنی بدن می شود . همچنین در نقل و انتقال
ویتامین سی ، در بدن نیز اختلال ایجاد می کند . کمبود ویتامین سی در بدن سبب ایجاد دردهای عضلانی و مفاصل نیز خواهد شد که درد بیمار را افزایش خواهدداد .
از آنجائیکه افراد مبتلا به درد مزمن معمولا تمایل زیادی بمصرف مواد شیرین و رژیم غذایی سرشار از قند دارند و از طرفی بعلت سیستم ایمنی ضعیف تر ( خصوصا در بیماران سرطانی ) بدلایل مختلفی آنتی بیوتیک مصرف می کنند ، لذا احتمال عفونت سیستمیک کاندیدیایی در افراد دور از ذهن نمیباشد . توجه داشته باشید که اشد بیش از حد باکتریها در این افراد از طرف دیگر ، می تواند به بروز یا تشدید علائمی نظیر خستگی ، گیجی ، افسردگی و اضطراب بیانجامد . نکته شایان توجه این است که ، کنترل مصرف قند در افراد مبتلا به درد مزمن می تواند بعلت تعادلی که در بالانس سطح خونی انسولین در بدن ایجاد می کند ، در کنترل درد آنها مفید واقع شود .
رژیم غذایی مطلوب در فرد مبتلا به درد مزمن
رژیم غذایی افراد مبتلا به درد مزمن بایستی محتوای فیبر فراوان ، در کنار پروتئین کافی و با کیفیت ، اسیدهای چرب اساسی ، چربیهای اشباع نشده و اسید های چرب ترانس با حداقل پروسس(فرایند)انجام گرفته بر چربیها ، میوه ها و سبزیجات باشد .
نوروپاتی های(بیماری های اعصاب محیطی )تغذیه ای و توکسیک(سمی)
در بیماران مبتلا به دردمزمن بایستی نسبت به وجود نوروپاتی های تغذیه ای ناشی از کمبود بعضی ویتامینها و املاح معدنی نظیر کمبود ویتامینهای ب – 12 توجه گردد . در بیماران مبتلا به ایدز نیز احتمال بروز نوروپاتی ، بعلت نقایصی که در برداشت ویتامینها در بدن در اثر مصرف این داروها ایجاد می شود ، بایستی مد نظر گیرد .