مردم اغلب دو نوع درد را تجربه می کنند: درد اجتماعی و درد فیزیکی. اولی مربوط به فاصله روانی از افراد یا گروه های اجتماعی است، در حالی که دومی با آسیب بافتی واقعی یا بالقوه مرتبط است. درد اجتماعی ناشی از تعاملات بین فردی باعث ایجاد احساسات منفی در افراد می شود و به اندازه درد جسمانی پیامدهای منفی دارد. مطالعات مختلف تعامل بین درد اجتماعی و درد فیزیکی را نه تنها در عملکرد رفتاری بلکه در فعالیتهای درون مناطق عصبی مشترک نشان دادهاند. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی: تعامل بین درد اجتماعی و درد فیزیکی در عملکرد رفتاری افراد میپردازد و همپوشانی در مدارهای عصبی در مورد پردازش درد اجتماعی و درد فیزیکی. درک رابطه بین درد اجتماعی و درد فیزیکی ممکن است بینش جدیدی در مورد ماهیت این دو نوع درد ارائه دهد و بنابراین ممکن است به درمان بیماری های مرتبط با هر دو نوع تجربه دردناک کمک کند.
برخی از مطالعات تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) شواهدی را برای تعامل بین درد اجتماعی و درد فیزیکی ارائه میدهند. مشخص شد که درد فیزیکی و درد اجتماعی بر مدارهای عصبی مشترک متکی هستند که نشان می دهد تجربه درد فیزیکی و درد اجتماعی ممکن است مبنای عصبی یکسانی داشته باشند. تجربیات منفی مبتنی بر درد اجتماعی میتواند نواحی مغز مرتبط با مولفههای عاطفی درد فیزیکی را فعال کند . بخشی از مغز ممکن است در طول تجربیات فردی طرد اجتماعی فعال شود . این بخش یک ناحیه کلیدی مغز درگیر در درد فیزیکی و درد اجتماعی است که مسئول پردازش احساسات ناخوشایند ناشی از درد فیزیکی و احساسات منفی ناشی از رویدادهای اجتماعی است. مطالعات نشان داده است که افرادی که استامینوفن (یک مهارکننده رایج درد) مصرف میکنند، کاهش فعالیت آن بخش از مغز را در طول طرد اجتماعی نشان میدهند که دلالت بر همبستگی مثبت بین درد اجتماعی و سایر فعالیتها در مغز دارد.
-
همهگیری باعث میشود بسیاری از مردم دردهای اجتماعی را تجربه کنند.
-
درد اجتماعی شامل احساسات دردناک ناشی از موقعیت هایی است که افراد دیگر را درگیر می کند، مانند احساس طرد شدن، تنهایی، طرد شدن، بی ارزش شدن، رها شدن یا قطع ارتباط.
-
کارشناسان می گویند راه هایی برای مقابله با دردهای اجتماعی در طول همه گیری وجود دارد.
بین فاصله گذاری اجتماعی، رویدادهای لغو شده، و ناآرامی های سیاسی، بسیاری از مردم با آنچه محققان «درد اجتماعی» می خوانند، مواجه هستند.
در ادبیات روانشناختی، اصطلاح «درد اجتماعی» بیشتر برای اشاره به واکنشها به از دست دادن رابطه از طریق طرد، رها شدن، مرگ، دور شدن یا هر چیز دیگری استفاده شده است، اما شکی وجود ندارد که صرفاً عدم ارتباط منظم با افرادی که ارزش قائل هستند. روابط آنها با ما باعث ایجاد احساسات منفی می شود که شامل غم و تنهایی نیز می شود .
احساس از دست دادن به احتمال زیاد دلیل اصلی نقض دستورالعملهای کنترل بیماری همهگیر از جمله بیرون رفتن با دوستان، شرکت در رویدادهای اجتماعی و سفر در تعطیلات است.
او گفت: "انگیزه حفظ ارتباطات اجتماعی آنقدر قدرتمند است و احساسات مرتبط با احساس جدایی از افراد دیگر آنقدر بد است که ملاحظات منطقی برای سالم ماندن و محافظت از افراد دیگر در برابر ویروس را تحت تاثیر قرار می دهد."
درد اجتماعی چیست؟
درد اجتماعی به عنوان یک برچسب گسترده و غیررسمی برای احساسات دردناک ناشی از موقعیت هایی که افراد دیگر را درگیر می کند، مانند احساس طرد شدن، تنهایی، طرد شدن، بی ارزش شدن، رها شدن یا قطع ارتباط می توان تعریف کرد.
معمولاً ما به این فکر میکنیم که «درد» ناشی از رویدادهای فیزیکی است - شکستن بازو، پا گذاشتن روی شیشه شکسته، نیش زدن زنبور - اما رویدادهای صرفاً بین فردی میتوانند به اندازه تجربیات فیزیکی صدمه بزنند.
این رویدادها ممکن است شامل احساسات دردناک غم و اندوه در هنگام مرگ یکی از عزیزان، غم و اندوه هنگام پایان یک رابطه عاشقانه یا احساس نادیده گرفته شدن و طرد شدن توسط همسالان شما باشد.
عملکرد درد اجتماعی اساساً همان درد جسمانی است - به ما هشدار می دهد که سلامت اجتماعی ما را تهدید می کند (همانطور که درد فیزیکی نشان دهنده تهدیدی برای رفاه جسمی است) و ما را از انجام کارهایی که اجتماعی ما را تضعیف می کند بازدارد. همانطور که ترس از درد به ما انگیزه می دهد تا اقدامات احتیاطی [برای] ایمنی فیزیکی خود را انجام دهیم.
بسیاری از مزایای درد اجتماعی در بیزاری آن نهفته است.
به عنوان مثال، عدم تمایل به تجربه احساسات منفی باعث می شود افراد به گونه ای رفتار کنند که از روابط معنادار آنها محافظت کند. اگرچه بزرگسالان و کودکان اغلب از نگرانی در مورد آنچه دیگران در مورد آنها فکر می کنند دلسرد میشوند، نگرانیهای مربوط به ارتباط اجتماعی مهم هستند.
تصور کنید اگر مردم اصلاً نگران نادیده گرفتن، طرد و رها کردن افراد دیگر نباشند، چگونه عمل میکنیم. ما در حفظ دوستیها، روابط عاشقانه، شغل و سایر روابط مهم مشکل خواهیم داشت که کیفیت زندگی ما را بهطور جدی تضعیف میکند.
در حالی که احساس درد اجتماعی می تواند غیرقابل تحمل باشد، موارد زیر می تواند به شما در مقابله با آن کمک کند.
1. بدانید درد شما واقعی است
احساس درد اجتماعی بخش ذاتی انسان بودن است و اگرچه ناخوشایند است، اما به این معنا نیست که مشکلی در شما وجود دارد.
با این حال، آنها نشان می دهند که ارتباطات شما در حال حاضر آن چیزی نیست که می خواهید باشد.
همچنین، به خاطر داشته باشید که بخشی از مشکل در جامعه فردگرا، پراکنده و مدرن ما نهفته است. برای میلیونها سال، اجداد ما در قبیلههای نزدیک به هم متشکل از 30 تا 50 نفر دیگر زندگی میکردند، بنابراین احساس انزوای اجتماعی به ندرت اتفاق میافتاد (مگر اینکه فردی آنقدر رفتار بدی داشته باشد که طرد شده یا از گروه اخراج شود). در مقابل، ما زندگی نسبتاً جدا از هم اجتماعی داریم، بنابراین احساس درد اجتماعی بیشتر محتمل است.
دبورا سرانی، روانپزشکی استاد دانشگاه آدلفی و نویسنده کتاب "گاهی وقتی غمگین هستم" می گوید به خود اجازه دهید این درد عاطفی را احساس کنید.
مطمئن شوید که برای دردهای اجتماعی خود محدودیت زمانی تعیین نکنید.
علاوه بر از دست دادن ارتباطات اجتماعی، فکر کردن در مورد از دست دادن آنها به پریشانی می افزاید.
فردی را تصور کنید که در درد اجتماعی شدیدی است که برای لحظه ای شرایط اجتماعی را که باعث درد او شده است، فراموش کرده است. احساسات منفی از بین خواهند رفت.
به حداقل رساندن تعداد دفعاتی که درباره موقعیت اجتماعی خود فکر می کنید می تواند کمک کننده باشد.
البته انجام این کار سخت است، اما درگیر شدن در فعالیتهای ذاتاً جالب - سرگرمیها، موسیقی، تلویزیون یا فیلمهای جالب، ورزش و غیره - حتی زمانی که در ابتدا تمایلی به انجام آنها نداشته باشید، به شما کمک میکند. حواس پرتی گاهی یک استراتژی مقابله ای کاملا قابل قبول است. یا یاد بگیرید که مراقبه کنید، که به افراد کمک می کند کمتر درگیر افکار خود شوند و در نتیجه کمتر از آنها ناراحت شوند.
3. حواس خود را تغذیه کنید
درد اجتماعی و همچنین درد جسمی به خوبی به تجربیات حسی پاسخ می دهد.
بنابراین، مطمئن شوید که تا زمانی که می توانید استراحت کنید، بدن خود را نیز حرکت دهید، به چیزهای زیبا و رنگارنگ نگاه کنید، به موسیقی گوش دهید، یکی از عزیزان [که با او زندگی می کنید] یا نوزاد را در آغوش بگیرید، یا یک دوش آب گرم بگیرید. حمام کنید، یک فنجان چای بچشید، یا هوای تازه را استشمام کنید، یا بویی که آرام می کند تا ذهن، جسم و روح شما را به حالت اول برگرداند.
4. راه هایی برای ارتباط با دیگران پیدا کنید
در صورت امکان، ارتباط با افرادی را که برایتان ارزش بیشتری قائل هستید، در اولویت قرار دهید.
هر نوع ارتباطی کمک خواهد کرد - ایمیل، تماسهای تلفنی، تماسهای ویدیویی، مانند زوم و فیستایم - اما هر چه مستقیمتر و شخصیتر باشد، بهتر است.
سپاسگزار بودن برای سهولت ارتباط نیز می تواند کمک کند.
تصور کنید اگر بدون این قابلیتهای ارتباطی با همهگیری روبهرو بودیم و همچنان از نامههای پستی برای برقراری ارتباط استفاده میکردیم.
5. شرکت در "میان وعده های اجتماعی"
درست همانطور که مردم وقتی گرسنه هستند میان وعده می خورند اما نمی توانند در یک وعده غذایی کامل جا بیفتند، افراد می توانند زمانی که نمی توانند با مردم تعامل داشته باشند، یادآور روابط خود باشند.
نگاه کردن به عکسها، خواندن نامهها یا پیامهای قدیمی و فکر کردن به روابط خود میتواند به کاهش احساسات منفی کمک کند. البته، آنها همچنین می توانند احساس غم و اندوه یا نوستالژی در مورد ارتباط از دست رفته ایجاد کنند، اما این گاهی بهتر از درد اجتماعی است.
6. از یک متخصص کمک بگیرید
در حالی که بیشتر دردهای اجتماعی هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان می آید و می رود، اگر نمی توانید از دردهای اجتماعی تسکین پیدا کنید و به مدت دو هفته یا بیشتر به طور مداوم با دردهای روحی و جسمی در محل کار، خانه یا مدرسه دست و پنجه نرم می کنید. به یک متخصص بهداشت روان مراجعه کنید.
آنها میتوانند ارزیابی کنند که آیا شما به کمک بیشتر نیاز دارید یا خیر
روانشناسان و روانپزشکان میتوانند راهبردهایی را برای مقابله با احساس قطع ارتباط ارائه دهند و صرفاً داشتن ارتباط با یک متخصص سلامت روان میتواند به خودی خود باعث شود افراد کمتر احساس انزوا و تنهایی کنند.